به گزارش خبرایران، شرح موضوعی آیات در کتاب "قرآن کریم و فرهنگ اهل بیت" که توسط محمد علی دولت بانجام گرفته است اثری است که در رابطه با حاشیۀ قرآن کریم و توسط انتشارات اسوه به رشتۀ تحریر درآمده، و با آثاری که تا به حال در این زمینه نگارش شده است تفاوتهایی در خور توجه دارد متن زیر شرح گفتگو با محمدعلی دولت است
لطفا هدف از نگارش این اثر را توضیح دهید
دولت: بنده در سال1389، مطالعاتی داشتم پیرامون مطالبی که امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب در حوزۀ فرهنگ بیان کردند و تقریباً تمام رهنمودهای ایشان در این زمینه را به دقت خواندم و دستهبندی کردم.
بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است و اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن را تشکیل میدهد. (صحیفه نور، جلد15، ص243) در بخشی از تعابیر امام خمینی(ره) میبینیم امام اساس انقلاب را تحول در فرهنگ جامعه میدانستند.
مثلاً در جایی فرمودند: "راه اصلاح یک مملکت، فرهنگ آن مملکت است" (صحیفه نور، جلد1، ص90) یا این تعبیر: "فرهنگ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای یک ملت میباشد" (صحیفه نور، جلد3، ص306) یا در جای دیگری فرمودند"آن چیزی که ملتها را میسازد فرهنگ صحیح است" (صحیفه نور، جلد8، ص88) و خلاصه "اگر فرهنگ درست شود، مملکت اصلاح میشود" (صحیفه نور، جلد1، ص390)
یکی از مهمترین مطالبات ایشان، معرفی ارکان فرهنگ اسلامی برای عموم مردم بر اساس تعالیم قرآن و عترت بوده است. امام خمینی(ره) در وصیتنامۀ بسیار حکیمانۀ خویش به ما سفارش کردهاند که چهرۀ حقیقی اسلام را با آن جمال دلآرایش به مردم نشان بدهیم؛ نه فقط به جامعۀ خودمان که به عموم مردم جهان آن را نشان بدهیم.این مطالبات انگیزۀ ای شد تا تحقیقاتی جهت مُدلسازی توسعۀ فرهنگی و فرهنگسازی را آغاز کنم.
مؤلفه های مختلفی در بینش و منش افراد یک جامعه وجود دارد که این عناصر را میتوان از موضع مکاتب مختلف مورد ارزیابی قرار داد. مثلاً در مقولۀ "مصرف" ممکن است که در برخی از مکاتب، ملاک محدودیت در "میزان توانایی مصرف" باشد و هیچ محدودیتی در مصرف وجود ندارد؛ یعنی تا هر جایی که یک انسان میتواند بخرد، بخورد، بیاشامد، بپوشد، تجملات داشته باشد، و هر عنوان دیگری که ذیل مصرف میگنجد، انجام بدهد، ریخت و پاش و اسراف هم اشکالی ندارد. اما در آموزههای اسلامی، آن نگرش و عملکرد به منش حیوانات تشبیه شده است.
ملاک اسلام برای مصرف، "اعتدال" است
ملاک مصرف برای مصرف اعتدال است که دو حدّ برایش وجود دارد، پرهیز از ظلم به نفس و خانواده و دیگران و پرهیز از اسراف. بهعنوان مثال، از دیدگاه اسلام مسائلی که مربوط به سلامت انسان یا آراستگی ظاهری است، لازم است. امام باقر (ع) نقل میکند: مردى در خانه پیامبر (ص) ایستاد و اجازه ورود خواست ... وقتی پیامبر (ص) خواست بیرون بیاید، در اطاق خود کاسه چرمین کوچکى دید که آب داشت، کمى ایستاد و در آن نگاه کرد تا ریش خود را صاف و مرتّب کند؛ هنگامى که به درون خانه بازگشت، همسر پیامبر که انتظار این رفتار را نداشت، گفت: یا رسول اللّه، تو سرور فرزندان آدمى، و فرستاده پروردگار جهانیانى! مىایستى و سر و ریشت را صاف مىکنى؟ پیامبر (ص) فرمود: "خدا دوست دارد هنگامى که بندۀ مؤمنی به نزد برادر خود مىرود، خود را مرتّب و آراسته کند."
مردم از بوی خوشی که در فضای مجلس یا مسجد بود، ائمه را پیدا میکردند
اصلاً خداوند در چند سوره از جمله سورۀ بقره و اعراف فرموده: کسی حق ندارد این زینتهای حلالی که خدا قرار داده، تحریم کند. امام علی (ع) در خطبۀ متقین میفرماید: اینها کسانیاند که در عین فقر، به آراستگی خودشان رسیدگی میکنند، البته اصالت را به آراستگی باطن و سریرت خودشان میدهند. این روایت هم در کتاب مکارم الاخلاق بیان شده که بسیاری از مردم، وقتی در مجلس یا مسجدی میخواستند دنبال ائمه(ع) بگردند، بدون نیاز به راهنمایی دیگران، از بوی خوشی که در فضای مجلس یا مسجد بود، ایشان را پیدا میکردند. اما همین اسلام برای مصرف، حدّ اسراف را تعیین کرده است؛ یعنی نباید مصرف به حدّ ولخرجی و ریخت و پاش برسد. در کنار این دو حدّ، فضایلی مثل بخشندگی و رسیدگی به محرومان را قرار داده تا جامعه دچار آسیبهای اجتماعی نشود.
بهعقیدۀ بنده، اولاً بسیاری از مشکلاتی که ما در جامعه داریم، مشکلات فرهنگی است؛ یعنی ما از نظر عملکرد، فاصلۀ زیادی با الگوی مطلوب قرآن و عترت در زندگی داریم. ثانیاً بخش مهمی از این مطلب، علیرغم تلاشهای زیادی که صورت گرفته و میگیرد، عدم آشنایی عموم مردم با فرهنگ اسلامی و نقایص فرهنگهای مهاجم همچنان آسیبهای فراوانی به جامعه وارد میکند.
من سعی کردم در قالب حاشیۀ قرآنی، به سهم خودم وارد میدان شوم؛ منظورم از حاشیۀ قرآنی، استفاده از صفحات مقابل متن قرآن است که در یک صفحه، متن و ترجمۀ قرآن قرار گرفته و در صفحۀ روبرو، یکی از موضوعات مورد نظر در فرهنگ اسلامی با رویکرد روایی مطرح شده است.
مخاطب با مطالعه این اثر آشنایی مناسبی با بینشهای اسلامی پیدا میکند
ابتدا توضیحی اجمالی راجع به جایگاه موضوع در فرهنگ قرآن و عترت مطرح شده و سپس ترجمۀ روایات، مربوط به آن موضوع همراه با منبع مورد استفاده نقل شده است. برای تمایز روایات با توضیح، توضیحات ابتدایی با رنگ آبی و متن روایات با رنگ مشکی آورده شده است.
مخاطب با مطالعۀ این اثر، اولاً آشنایی مناسبی با بینشهای اساسی اسلام در آموزههای قرآن و عترت پیدا میکند. ثانیا زمینۀ گرایش یا اصلاحات رفتاری در زمینۀ سبک زندگی را پیدا میکند.
البته این کار از دیدگاه نویسنده کمبودها، مشکلات و جای تکمیل دارد که در فرصت مقتضی انشاءالله برای رفع کمبودها و تکمیل مطالب اقدام خواهد شد. ما در پایان این اثر، از مخاطبان درخواست کردهایم که نظرات و پیشنهاد اصلاحی و تکمیلی را برای ما ارسال کنند.
چه مطالبی در این اثر، مورد توجه قرار گرفته است؟
نخستین گام برای نوشتن این اثر، تعیین حوزههای مختلف فرهنگ بوده است
با توجه به مطالبی که عرض کردم، هدف از این اثر "تبیین فرهنگ مطلوب جامعه از دیدگاه قرآن و عترت" بوده است. لذا نخستین گام برای نوشتن این اثر، تعیین حوزههای مختلف فرهنگ بوده است. حوزههای اصلی را فرهنگ ذیل دو عنوان کلّی "ایدئولوژی" و "فرهنگ زندگی" قرار دادیم.
در این تقسیمبندی، عنوان ایدئولوژی ناظر به مؤلفههای بینشی است که عموم مسلمانان باید نسبت به آنها آگاهی داشته باشند. بهبیان دیگر، هر مؤمنی باید دربارۀ مجموعهای از بینشها قضاوت و جهتگیری داشته باشد؛ اگر در اینگونه موارد، جهتگیری او موافق آموزههای قرآن و عترت باشد، در این بخش فرهنگ قرآنی دارد. عنوان فرهنگ زندگی ناظر به مؤلفههایی است که در انگیزهها و اعمال فرد جلوهگر میشود. آن مؤلفههایی که مورد تأیید آموزههای قرآن کریم است، بهعنوان "ارزشها" شناخته میشود و آن مؤلفههایی که مورد تأیید آموزههای قرآن و عترت نیست، ضدّارزشها محسوب میشوند.
عناوین فرعی که ذیل این دو عنوان اصلی قرار میگیرد، تعریف کردیم.عناوین فرعی ایدئولوژی عبارتند از خداشناسی، هستیشناسی، انسانشناسی و دینشناسی. البته میتوانستیم حوزههای فرعی بیشتری را تعریف کنیم که اولاً محدودیت و ثانیاً تخصصی شدنِ بسیاری از مباحث مانع از پرداختن به آنها شد. البته مباحث دینشناسی معمولاً در مباحث ایدئولوژیک مطرح نمیشود؛ ولی ما با تعمیم مباحث آن به راهنماشناسی، آن را مطرح کردیم.
عناوین فرعی فرهنگ زندگی را در شش حوزه دستهبندی کردیم: فرهنگ روابط اجتماعی، اخلاق و رفتارهای فردی، فرهنگ اقتصادی، فرهنگ سیاسی، فرهنگ علمی و فرهنگ دفاع و جهاد. البته بعضی از این حوزهها تقسیمات فرعیتری دارند؛ مثلاً فرهنگ اقتصادی به سه حوزۀ فرهنگ مالی، فرهنگ کار و فرهنگ مصرف تقسیم شده است.
سپس زیرعنوانهای فرعی این مباحث گزینش شده و سعی شده است در حدّ وسع نویسنده و اندازۀ این اثر، ارزشها و ضدّارزشهای این حوزهها از دیدگاه قرآن و عترت مطرح شود.
البته پس از آنکه حوزههای اصلی و عناوین کلّی فرهنگ تعیین گردید، موضوعات فرعیتر نیز انتخاب گردید و جایگاه این موضوعات در جدول بالا تعیین گردید. دستهای از موضوعات که از دیدگاه قرآن و عترت در اصلاح ایدئولوژی و فرهنگ زندگی تأثیرگذار است، وجود داشت که نتوانستیم آنها را ذیل عناوین جدول بالا بگنجانیم؛ مسائلی مانند: الگوهای فرهنگ، دشمنان فرهنگ و ... لذا بخشی هم تحت عنوان «مسائل متفرقۀ فرهنگی» در نظر گرفته شده است.
البته با توجه به اینکه مقدمۀ قرآنهای محشی در پایان آن قرار میگیرد، ما توضیحات لازم را در آنجا ارائه دادهایم.
برای این اثر چه مراحل نگارشی طی شده است؟
همانطور که گفتم ما ابتدا موضوعات را انتخاب کردیم تا دیدگاه قرآن و عترت دربارۀ آنها را مطرح نماییم. بنابراین مرحلۀ اول، انتخاب موضوعات بوده است.
مرحلۀ بعد، انتخاب صفحات متناسب با عناوین مورد نظر بود. یعنی پس از انتخاب موضوعات، آیات مرتبط با موضوعات مورد بررسی قرار گرفت و صفحات متناسب با موضوعات در مُصحَف قرآنی انتخاب شد. مثلاً موضوع «ربا» که در زمرۀ ضدارزشهای «فرهنگ مالی» و زیرمجموعۀ «فرهنگ اقتصادی» است، در آیات 275 تا 281 سورۀ بقره مطرح شده است و این آیات در صفحۀ 47 از مُصحَف قرآنی قرار دارد؛ لذا موضوع ربا در صفحۀ 47 قرار گرفت.
با توجه به گستردگیِ حوزۀ روایات، امکان نقل همۀ روایات در حاشیۀ قرآن وجود نداشت
برای تعداد بسیار اندکی از موضوعات، به دلایل مختلف، صفحۀ مناسبی یافت نشد که بخشی از این موضوعات بدون ارتباط با صفحۀ مقابل مطرح شدهاند و بخشی اصلاً مطرح نشدهاند. مثلاً موضوع "دید و بازدید" که در زمرۀ مهمترین ارزشهای "فرهنگ روابط اجتماعی" است و از اهل بیت (ع) روایات فراوانی در این موضوع رسیده است، آیهای که به طور خاصّ راجع به این موضوع باشد، یافت نشد؛ لذا این موضوع در صفحۀ 327، که مطلبی برای آن تعیین نشده بود، مطرح شد.
گام بعدی، گزینش روایات هر موضوع بوده است. با توجه به اینکه پس از قرآن، روایات اهل بیت(ع) مهمترین منبع برای شناخت و معرفی فرهنگ اسلامی است، به روایات مراجعه شده است. با توجه به گستردگیِ حوزۀ روایات، امکان نقل همۀ روایات در حاشیۀ قرآن وجود نداشت؛ لذا بخشی از روایات هر موضوع گزینش شد. گسترۀ روایات مربوط به برخی از موضوعات، نشاندهندۀ اهتمام اهل بیت (ع) به آن موضوعات است؛ لذا ما نیز به این موضوعات صفحات بیشتری را اختصاص دادهایم. به عنوان مثال، با توجه به تعداد زیادِ روایات اهل بیت(ع) در ذیل موضوع «جایگاه علم»، هشت صفحه به آن اختصاص یافته است که البته هر کدام از این صفحات ناظر به یکی از موضوعات فرعیتر اختصاص دارد.
گام بعدی، اضافه کردن توضیحات ابتدایی صفحات بوده است. لازم بود که توضیحاتی دربارۀ جایگاه هر موضوع در فرهنگ اسلامی و نیز جایگاه آن در قرآن مطرح شود. لذا در ابتدای هر صفحه چند سطر به این موضوع اختصاص یافته است. همچنین ضروری بود که دربارۀ برخی از روایات توضیحاتی ارائه شود که این توضیحات در پاورقی بیان گردیده است.
گام نهایی هم تکمیل صفحات بود. پس از اتمام مراحل گذشته، مشاهده شد که تقریباً 30 صفحه همچنان بدون موضوع باقی مانده است که در این صفحات، مطالب مختلفی بیان شده است. مثلاً مباحثی با عنوان «اسلام، دین منطق و گفتگو» در 17 صفحه مطرح شده که در این صفحات، بخشهایی از مناظرههای اهل بیت (ع) نقل شده است. البته با توجه به تناسب این مطالب با مباحث «دینشناسی»، آن را در جدول مربوط به دینشناسی قرار دادهایم.
ویژگیهای خاص محتوایی این اثر چیست؟
این اثر از پنج جهت با سایر آثاری که در حاشیۀ قرآن کریم به رشتۀ تحریر درآمده، متفاوت است
برخی از مهمترین ویژگیهای محتوایی این اثر عبارتند از، ارائۀ تصویری نسبتاً کامل و زیبا از ایدئولوژی و فرهنگ زندگی از دیدگاه قرآن و عترت، ترجمۀ دقیق و فنی روایات بر اساس معیارهای علمی، در عین سادگی و قابل فهم بودن برای عموم، اکتفا نکردن به نقل منابع درجۀ دو و مراجعه به منابع دستۀ اول و مراعات دقتهای فقهالحدیثی در نقل و ترجمۀ روایات، شیوایی متن نیز از دیگر خصوصیات این اثر است.
این اثر از پنج جهت با سایر آثاری که در حاشیۀ قرآن کریم به رشتۀ تحریر درآمده، متفاوت و متمایز است از جمله از حیث انتخاب موضوعات به این ترتیب که در آثار دیگری که وجود دارد، انتخاب موضوعات با اولویت بیان شرح مختصری از تفسیر آیات صفحۀ مقابل صورت گرفته است؛ در حالی که در این مصحف، انتخاب موضوعات بر اساس اولویتهای فرهنگی صورت گرفته و سپس جایگاهی مناسب برای آن موضوعات در قرآن کریم یافته شده است.
نوع نگرش به موضوعات نیز از جمله دیگر تفاوت های این اثر است، نوع نگرش به موضوعات در سایر آثار، کاملاً تفسیری و ناظر به محتوای آیه است؛ در حالی که در این مصحف، نوع نگرش به موضوعات با رویکرد ایجاد «بینش یا انگیزش» برای تحقق دیدگاه فرهنگی قرآن و عترت نسبت به یکی از عناوین فرعی ذیل «ارکان فرهنگی» میباشد.
نوع ورود و خروج به موضوعات و روش و رویکرد کلی تدوین مباحث نیز در این اثر متفاوت است نوع ورود و خروج به موضوعات در حواشی قرآنی، متناسب با جایگاه آیه و دیدگاههای تفسیری مفسران تنظیم گردیده است؛ در حالی که، در این مصحف ذیل هر موضوع، چند سطر توضیحات به منظور تمهید بحث مطرح شده و سپس گزیدهای از روایات موضوعی مطرح گردیده است. در آثار تدوینشده، رویکرد و روش تفسیری حاکم است؛ به عنوان مثال، نکات ادبی و یا شأن نزول آیه مطرح میشود و گاه معنای آیه مورد بسط و شرح قرار میگیرد. در حالی که رویکرد حاکم در تدوین مباحث این اثر، روایی است؛ بدین صورت که پس از «تمهید هر بحث» ترجمۀ روایات منتخب در آن موضوع ارائه گردیده است تا خواننده مستقیماً با عبارتهای روایات ارتباط برقرار نماید.
سخن خاصی اگر در پایان دارید بفرمایید
در پایان، ضمن شکرگزاری به درگاه الهی بهخاطر توفیق نگارش این اثر و استغفار بهدلیل قصورها و تقصیرهای خودم در نگارش این اثر، اولاً باید از همسر و خانوادهام قدردانی کنم؛ چون این کار چهل ماه طول کشیده و در طول این مدت، رنجها و سختیهای فراوانی متحمل شدیم. من در حین نوشتن این کار، بسیاری از کارهایی که انجام آنها لازم بود، رها کردم؛ مثلاً سال91، من برای بسیاری از امتحانات پایان ترم اصلاً درس نخواندم و فقط روز امتحان، ساعتی مطالعه کردم و بیشتر وقتم را برای انجام این کار صرف میکردم.
ثانیاً من وقتی میبینم کارهای خوبی در این کشور تولید میشود، اول یاد امام خمینی(ره) میافتم که در دوران ما اسلام ناب محمدی(ص) را احیا کرد و حقّ حیات معنوی بر گردن تمام معاصران ما دارد. اگر ما امروز بر سر سفرۀ پربرکت قرآن و عترت نشستهایم، به برکت همّت والای آن بزرگوار است. لازم میدانم از شهیدان و جانبازانی که پا در رکاب خمینی کبیر (ره) نهادند و جان خود را در راه ارزشهای والای الهی تقدیم نمودند، به بزرگی یاد کنم. ضمن اینکه بر خودم لازم میدانم تلاشهای سخت، طاقتفرسا و پیگیر دانشمندان اسلامی در حراست و پاسداری از آموزههای اهل بیت(ع) را یادآور شوم و نیز باید اساتید خودم را یاد کنم و از خدای بزرگ علوّ مقام برای آنها بطلبم.
انتظار دارم الآن که کار ما به اتمام رسیده و وارد بازار نشر شده، مسئولین برای انتشار این اثر، در حد امکان اقدام کنند
از برخی از مسئولین وقت، شدیداً گلایه دارم؛ من در سالهای90 و 91 چندین بار به معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد و شورای توسعۀ فرهنگ قرآنی مراجعه کردم تا از این کار حمایت صورت بگیرد و ما بتوانیم بخشی از مشکلات را حل کنیم؛ علیرغم پیگیریهایی که داشتیم، هیچگونه حمایت و کمکی به این اثر تعلق نگرفت. البته بعضی از این مسئولین که وظیفۀ حمایت داشتند، دنبال خرید امتیاز این کار و مصادرۀ برای خودشان بودند که بنده فعلاً به دلیل نداشتن مدرک محکمهپسند از افشای نام و نشان آنها خودداری میکنم. ضمن اینکه ما بهدلیل مشکلات مالی نتوانستیم از راهنمایی و مشاورۀ اساتید برای اصلاح و تکمیل این کار استفاده کنیم. متأسفانه بودجههای قرآنی، بهخصوص بخشهای حمایتی، یا صرف کارهایی میشوند که رنگ و لعاب و بازار تبلیغات داشته باشند یا صرف کارهایی میشود که مجری آن افراد مشهوری باشند و معمولاً از فعالان قرآنی جوان غیر مشهور حمایتی صورت نمیگیرد. من کارهای اثرگذار زیادی را سراغ دارم که هیچ سهمی از بودجههای حمایتی ندارند، یا اگر حمایت شوند، بسیار اندک و ناچیز است.
انتظار داریم الآن که کار ما به اتمام رسیده و وارد بازار نشر شده، مسئولین برای انتشار این اثر، در حد امکان اقدام کنند و از آثار بعدی که در حال تهیه است، حمایت لازم را به عمل بیاورند.
در پایان بر خودم لازم میدانم از عزیزانی که در آمادهسازی و چاپ و نشر این اثر زحمت کشیدند، تشکر کنم. از آقای بابامحمدی رئیس محترم انتشارات اسوه که چاپ و نشر این اثر را متقبل شدند، تشکر میکنم. از آقای سرابی و همکاران گرانقدرشان در مرکز طبع و نشر قرآن، بهخصوص آقای معافی و بابایی تشکر میکنم که هم مصحف تولید شده در این مرکز را در اختیار بنده قرار دادند و هم در مراحل صدور مجوز، خیلی لطف داشتند و نیز از برادر ارجمندم، جناب آقای حمدی که زحمت آمادهسازی رایانهای این کار را پذیرا شدند، بسیار تشکر میکنم.