امروز: شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ [2024/04/20]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 3877 تاریخ انتشار: سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۳:۰:۱۰ بعد از ظهر نسخه چاپی

اشباح؛ فاصله گرفتن ازمخاطب با فیلمی سرد و بی روح

فیلمنامه فیلم سینمایی«اشباح» تنها نقطه ضعف آن نیست . کارگردانی نه چندان باسلیقه و شتاب زده فیلم هم عامل دیگری می شود برای فاصله گرفتن مخاطب . خبری از میزانسن های باشکوه فیلم های قدیمی تر استاد نیست ، و پلان ها گاه به ساده ترین شکل در امتداد هم قرار می گیرند تا سکانس هایی بی رنگ و رو و نزار در نهایت فیلمی سرد و بی روح را بسازند .
اشباح؛ فاصله گرفتن ازمخاطب با فیلمی سرد و بی روح

یک  البته که داریوش مهرجوئی فیلمساز مهمی است . اگر او در عمرش فقط «هامون» را ساخته بود ، یا فقط «پری» را ، یا فقط «سارا» و «درخت گلابی» و «اجاره نشین ها» و «گاو»را ، نامش ماندگار بود . او خالق شاهکارهای پرشماری است ، و البته سازنده فیلم هایی بد ، در روزگار اخیر .

دو – افول مهرجویی از چه زمانی شروع شد ؟ شاید یادمان نباشد وقتی "سنتوری" آن گونه به محاق توقیف رفت و بعد به شکلی شگفت انگیز از راهروهای ارشاد مستقیم به پیاده روهای تهران آمد ، مهرجوئی رنجیده و شوریده در مصاحبه ای صریح گفت که از سینمای جدی دوری خواهد کرد و دیگر برایش مهم نیست چه اثری در کارنامه اش ثبت می شود . شاید یادمان رفته وقتی چهار فیلمنامه پیاپی او توسط ارشاد رد شد ، سکوت دسته جمعی ما تنها صدای موجود بود ! مهرجویی امروز ، بیش از هر واقعه ای در زندگی شخصی ، نتیجه و دستاورد دوران دشواری است که در سال های گذشته بر اهالی فرهنگ و سینمای ما گذشت.مهرجوئی زخم خورده بحرانی است که از سطح تحمل او در سنین سالخوردگی خارج بود .

سه – دوران افت مهرجویی که با فیلم "آسمان محبوب"شروع شد و با فیلم عجیب "چه خوبه که برگشتی" اوج گرفت ، در فیلم "اشباح" هم ادامه دارد . استاد مسلم اقتباس سینمای ایران که برخی از بهترین آثارش فیلمنامه هایی اقتباسی دارند ، این بار هم سراغ نمایشنامه ای معتبر و مهم رفته و فیلمنامه "اشباح" را بر اساس آن نوشته . دستاورد اقتباس تازه استاد اما بر خلاف فیلمنامه های اقتباسی درخشانی مانند "گاو "و "سارا" و "درخت گلابی" ، فیلمنامه ای است مشوش و مغشوش و پریشان حال . فیلمنامه ای فاقد ساختار مناسب ، فاقد جذابیت های متنی در شخصیت سازی و فاقد جادوی همیشگی قلم مهرجویی در پردازش موقعیت های داستانی . فیلمنامه "اشباح" حال و روزی شبیه به شخصیت اصلی دارد ، رنگ پریده ، بیمار و بازنده در تلاشی بی ثمر برای جلوه فروشی و خودنمایی .

چهار – فیلمنامه اما تنها نقطه ضعف اشباح نیست . کارگردانی نه چندان باسلیقه و شتاب زده فیلم هم عامل دیگری می شود برای فاصله گرفتن مخاطب . خبری از میزانسن های باشکوه فیلم های قدیمی تر استاد نیست ، و پلان ها گاه به ساده ترین شکل در امتداد هم قرار می گیرند تا سکانس هایی بی رنگ و رو و نزار در نهایت فیلمی سرد و بی روح را بسازند . سیاه و سفید کردن اثر ایده نامناسبی بوده که حتی اجرای مناسب رنگ و نور فیلم هم نتوانسته نجاتش بدهد . انجمادی دور از ذهن در سراسر فیلم جاری است .

پنج – بازیگر نقش اصلی فیلم بعد از حضوری ناموفق در سریالی پرهزینه و شکست خورده ، در نقشی دشوار بازی اغراق آمیز و بدون کنترلی را به نمایش می گذارد که پذیرفتنش در فیلمی از مهرجویی واقعا دشوار است . حسن معجونی به عنوان یک نابغه تئاتری ، بدترین بازی عمرش را در قامت کاریکاتوری نچسب ارائه می کند . مهتاب کرامتی موفق می شود با بازی سرد و فاقد گیرایی خود اندک جذابیت های سکانس ها را هم نابود کند و ... باور کنید این بازی های بد در فیلمی از کارگردان نامدار ما دیده می شوند . استاد فیلمسازی که با یک تک نقش ، مسیر بازیگری – و زندگی – زنده یاد خسرو شکیبائی را برای همیشه تغییر داد . شاید هم مشکل بزرگ مهرجوئی این باشد که شکیبائی دیگر زنده نیست تا به سان فیلم پری با جادوی بازی خود ضعف های فیلم را بپوشاند .

شش – منتقدان اندکی هستند که هنوز هم حاضر باشند از سینمای امروز مهرجویی دفاع کنند . حتی منتقد مشهوری که در فیلم های "تهران طهران" ، "آسمان محبوب" و "نارنجی پوش" موفق می شد شاهکارهایی را ببیند که بقیه اهالی سینما از درکش عاجز بودند ، دیگر در دفاع از مهرجویی دست به قلم نمی برد . دلایل متعددی را برای زوال دنیای باشکوه سینمای مهرجویی ردیف می کنیم ، از "خوش باشی" مسلکی و خیام وار زیستن استاد و دم را غنیمت شمردن ، تا دل بستن مهرجوئی به عرفان های شرق دور و ... از تغییرات زندگی خصوصی ، تا وقایع اجتماعی . در کنار این دلایل ، من اما ترجیح می دهم بر همان دلیلی که برشمرده شد تاکید کنم ، مهرجویی امروز دستاورد دورانی است که رویا دیدن غیرممکن بود .

هفت – یادم هست که در ایام جشنواره ، منتقدان وقتی درباره "اشباح" گپ می زدند معمولا با این جمله شروع می کردند که : بهتر از آثار اخیر مهرجویی است ... اما برای فیلمسازی که ما را عادت داده بود به شاهکار ساختن ، قطعا این جمله مناسبی نیست . دوباره دیدن فیلم روی پرده و این بار کنار مخاطبان اصلی سینما نشان می دهد به رغم تغییرات موثری که در تدوین مجدد فیلم اتفاق افتاده ، همچنان "اشباح " فیلمی نیست که توقعات را برآورده کند .شاید به گوش استاد رسانیده باشند که تقریبا در تمام سکانس های حسی و عاطفی فیلم به ویژه در یک سوم انتهایی ، مردم در سینماها می خندند . همان مردمی که وقت تماشای فیلم "لیلا" ، سالن های تاریک را از هق هق گریه خود پر می کردند !

هشت – ماهی های عاشق نور را یادتان هست آقای مهرجویی ؟ همان ها که در فیلم "پری" خلقشان کردید . ماهی های شیفته و دلباخته ای که به شوق بوسیدن نور از آب بیرون می پریدند و به خشکی می افتادند و می مردند . ما هامون بازها ، همچنان عاشق نوری هستیم که از سینمای شما بتابد. شک نکنید که از شما ناامید نمی‌شویم، مگر آن که خودتان اصرار کنید.

 

حمید سلیمی

مطالب پربیننده
آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب