امروز: پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ [2024/04/25]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 3630 تاریخ انتشار: شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۱۰:۱۰ قبل از ظهر نسخه چاپی

از همراهی خانواده احمدی‌نژاد در سفر نیویورک تا دستگیری دیپلمات ایرانی در استخر مختلط؛

روزه سکوت «رامین مهمانپرست» شکست

«رامین مهمانپرست» که بسیاری او را نه به عنوان سفیر سابق ایران در تایلند که به عنوان سخنگوی دستگاه دیپلماسی دولت احمدی نژاد به خاطر دارند، در ظهری اردیبهشتی و در یکی از اتاق‌های ساختمان قدیمی و آجری وزارت خارجه در میدان «امام خمینی» میزبان ما شد. نشستی گرم و صمیمی با دیپلماتی که برایمان از دوران سیاست ورزی اش در تشکیلات وزارت خارجه گفت.
روزه سکوت «رامین مهمانپرست» شکست
 

خبرایران: مهمانپرست که برای حضور در رقابت های ریاست جمهوری سال 92 از سمتش استعفا داده و دورانی را در سکوت خبری گذرانده بود هفته گذشته برای نشستن بر صندلی ریاست سفارت ایران در لهستان راهی ورشو شد.مهمانپرست 54 ساله که از سال 88 با به دست گرفتن میکروفن سخنگویی وزارت خارجه دولت احمدی نژاد و روزهای سه شنبه هرهفته مواضع رسمی وزارت خارجه را در جمع خبرنگاران مطرح می کرد، با نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری 92 وارد عرصه ای دیگر از سیاست شد، عرصه ای که برای او ماندگاری به دنبال نداشت و او با روی کار آمدن دولت یازدهم مجددا به عرصه دیپلماسی خارجی بازگشت.مهمانپرست در گپ و گفتی صمیمانه با نامه نیوز، به برخی اتفاقات سیاسی‌ دوران حضورش در وزارتخارجه به ویژه در دولت احمدی نژاد پرداخت. حاشیه هایی از جنس برکناری «منوچهر متکی» وزیر خارجه وقت ایران، حمله نیروهای خودسر به سفارت انگلیس، حمله اعضای گروهک منافقین به سخنگوی وزارت خارجه در خیابان‌های نیویورک و جنجال آفرینی های برخی سفرای دولت سابق در برزیل، آلمان و ...

مهمانپرست با ادبیات خاص دیپلماتیکش با ما سخن گفت و کمتر از کسی نام برد یا از پشت پرده ماجراهایی که در دوران حضورش در دولت جنجالی دهم رخ داده بود، اظهار اطلاع می کرد اما بی شک وی با آرامش خاصی در گوشه وزارت خارجه دولت احمدی نژآد شاهد ماجراهای پرسروصدای بسیاری بود؛ ماجراهایی که در این گفت وگو به اختصار به برخی از از آنها اشاره کرده و جزئیات آن را بازگو کرد.

در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 به کدام نامزد رای دادید؟

به یکی از کاندیداها رای دادم.

انتخابات ریاست جمهوری سال 88 چطور؟

در آن انتخابات هم به یکی از کاندیداها رای دادم.

نام نامزد مورد نظر خود را نمی‌گویید؟

نه.

به آقای احمدی نژاد که رای ندادید؟

به یکی از نامزدها رای دادم.

چه شد که یک باره به عنوان سخنگوی وزارت خارجه انتخاب شدید؟

من یک دوره‌ معاون مدیر کل اطلاعات و مطبوعات وزرات خارجه بودم و با آقای آصفی، سخنگوی وقت وزارت خارجه همکاری می‌کردیم؛ با توجه به اینکه سوابق من در زمینه کارهای فرهنگی و مطبوعاتی بود و با آقای متکی هم از اوایل انقلاب آشنایی داشتیم مقدمات حضور بنده در این سمت فراهم شد.

آشنایی شما با آقای متکی به چه زمانی برمی‌گردد؟

ما هیچ وقت با هم از نزدیک آشنایی نداشتیم، آقای متکی در هند درس می‌خواندند و برخی از دوستان نزدیک من هم همینطور. آقای متکی یک انجمن داشتند به نام انجمن «فارع التحصیلان هند» که در آن انجمن تحصیلکرده‌های هند دور هم جمع می‌شدند و به بحث و بررسی مسائل سیاسی و اسلامی می‌پرداختند، از طریق این دوستان من نیز به این انجمن معرفی شدم تا عربی و قرآن تدریس کنم. یک روز که در حال درس دادن به بچه ها بودم و آقای متکی هم در آن زمان نماینده مجلس بودند وارد کلاس شدند و ما برای اولین بار از نزدیک همدیگر را برای اولین بار ملاقات کردیم و با هم آشنا شدیم.در آن زمان آقای متکی علاوه بر حضور در کمیسیون امنیت ملی مجلس، نماینده هیئت عالی گزینش در وزارت ارشاد نیز بودند. آقا متکی به من پیشنهاد دادند که برای سمت رایزنی فرهنگی به خارج از کشور بروم ولی من نپذیرفتم و گفتم که به دلیل مشغولیتم به تحصیل این امکان برای من وجود ندارد. پس از آن به پیشنهاد آقای متکی وارد بخش گزینش وزارت ارشاد شدم که به عنوان جزء هسته اصلی گزینش در وزارت ارشاد وقت حضور داشتم.سال 66 بود که وارد وزارت خارجه شدم، در آن زمان آقای متکی معاون وزیر خارجه بودند. من و آقای متکی تا سال 84 که ایشان مجددا نماینده مجلس شدند دیگر همدیگر را ملاقات نکردیم. پس از آنکه آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شدند آقای متکی نیز به عنوان وزیر خارجه معرفی شدند، من به عنوان سفیر در قزاقستان مشغول به کار بودم و ارتباطم با آقای متکی دورادور بود.

چه شد که  آقای متکی پیشنهاد حضور شما در سمت سخنگویی وزارت خارجه را مطرح کردند؟

سال 88 ماموریت من در قزاقستان به عنوان سفیر به اتمام رسید. من به تهران برگشتم و در مرکز مطالعات همانند دیگر سفرا و دیپلمات‌ها مشغول به نگارش اسناد و ناگفته های دوران حضور در سفارت بودم. در تاریخ هشتم آبان ماه سال هشتاد و هشت در تاریخ ولادت امام رضا بود که آقای متکی در هنگام حضور هیئت دولت در مشهد با من تماس گرفتند و برای روز بعد از آن قرار ملاقات گذاشتیم. ظهر روز بعد ساعت ده دقیقه به یک ظهر بود که ما با یکدیگر ملاقات کردیم؛ آقای متکی گفتند که راجع به سخنگوی جدید وزارت خارجه بررسی هایی انجام دادند و من را برای حضور در این سمت انتخاب کرده اند.آقای متکی نظر من را در این خصوص پرسیدند. من گفتم هرکاری که از عهده من بربیاد انجام می دهم، قول نمیدهم که نتیجه اش خوب باشد ولی قول میدهم تمام توان خود را در این زمینه قرار دهم.

آن زمان می گفتند که آقای متکی به زبان انگلیسی تسلط ندارند، چقدر صحت دارد؟

نه، آقای متکی فارغ التحصیل خارج از کشور بودند و مشکلی در این زمینه نداشتند.

کار شما سخت بود، همه کسانی که در آن زمان در دستگاه دیپلماسی کشور حضور داشتند بر این باور بودند که آقای احمدی نژاد موازی کاری و در بعضی امور دخالت می کند، چقدر این موضوع در دوران حضور شما در سمت سخنگویی وزارت خارجه پیش آمد؟

عرصه سیاست خارجی تفاوت زیادی با دیگر بخش‌های عرصه مدیریتی در کشور دارد؛ محورهای اصلی سیاست خارجی از سوی مقام معظم رهبری تعیین می‌شود و چارجوب کلی آن با نظارت رهبری تطبیق داده می‌شود. وقتی به عنوان سخنگو انتخاب می‌شوید باید سیاست‌های کلی نظام را دنبال کنید. بنده هم زمانی که برای حضور در این سمت انتخاب شدم با آقای متکی صحبت کردم و دو خواسته خود را ایشان مطرح کردم که یکی جلسه با مقامات و دیگری همکاری با رسانه‌ها بود.

می‌خواستید با چه کسانی دیدار کنید؟

میخواستیم با مسئولین کشور مثل آقای رئیس جمهور، رئیس شورای عالی امنیت ملی، رئیس مجلس و برخی دیگر دیدار کنم و چارچوب های کلی فکری آنها را در خصوص موضوعات مختلف جویا شوم؛ همچنین به آقای متکی درباره درخواست دومم توضیح دادم و گفتم که کار سخنگویی بدون همکاری با رسانه‌ها امکان پذیر نیست و این شغل چپ و راست نمیشناسد، از سوی دیگر برای من همه رسانه ها یکسان هست و می‌خواهم با همه کار کنم.با این دو شرط کار در وزارت خارجه به عنوان سخنگو را آغاز کردم و با برخی از مقامات از جمله آقای صالحی که به تازگی به سمت رئیس کل آژانس اتمی کشورمان انتخاب شده دیدار کردم.

با آقای احمدی نژاد هم دیدار کردید؟

با خودشان نه. با آقای ثمره هاشمی دیدار کردم، البته بنده نیز درخواستی برای دیدار با آقای رئیس جمهوری ارائه نکردم.

هیچ وقت توصیه خاصی برای موضع گیری به شما نشد؟

در طول 42 ماه حضور در این سمت 3 بار با من تماس گرفته شد. 2 مرتبه یکی بار از دفتر رئیس جمهور و یک بار از دفتر مقام معظم رهبری با من تماس گرفته شد و سوالاتی درباره مواضع وزارت خارجه پرسیده شد و من هم توضیحاتی دادم. یک بار هم خود آقای احمدی نژاد با من تماس گرفتند و نظری راجع به فعالیت‌های هسته‌ای در خصوص مواضع وزارت خارجه عنوان کردند؛ با هم صحبت کردیم و بنده هم راجع به مواضع وزارت خارجه به اقای رئیس جمهور توضیحاتی را ارائه کردم. بعد برای اینکه نظر آقای احمدی نژاد تامین بشه یک عبارت را به موضع وزارت خارجه اضافه کردم. ولی در مجموع در فضای اختلافات بین مسئولان در مقطع حضور من در وزارت خارجه اشکالی  به اعلام مواضع وزارت خارجه گرفته نمی‌شد بلکه بسیاری آن را تایید می‌کردند و فصل الخطاب میدانستند.

اختلافات آقای احمدی نژاد و متکی از چه زمانی شروع شد؟

من اطلاعی از این اختلافات نداشتم و از پشت صحنه ماجرا هم بی‌خبرم.

آقای متکی هیچ‌وقت راجع به اختلافات با شما صحبت نمی‌کردند؟

نه؛ هیج وقت در این باره با من صحبتی نشد. البته من متوجه برخی از درگیری ها و اختلافات شده بودم.  به طور مثال آقای رئیس جمهور در بحث نماینده های ویژه وارد حوزه اختیارات وزیر خارجه می‌شدند.

فکر می کنید چرا آقای احمدی نژاد شخصا وارد حوزه سیاست خارجه و اختیارات وزیر خارجه می‌شدند؟

فکر میکنم این موضوع بیانگر این است که شخص رئیس جمهور برای موضوعات مرتبط با سیاست خارجی اهمیت زیادی قائل بودند.

نگاه شما خیلی خوشبینانه است، تحلیل دیگری هم در این زمینه هست اینکه رئیس جمهور به وزارت خارجه اعتماد نداشت!

نه روابط بین مقامات نزدیک و همکاری ‌ها هم بالا بود اما خب اختلافاتی هم وجود داشت.

این هماهنگی وجود داشت یا نه؟ آخر رابطه آقای احمدی نژاد و متکی چیز دیگری می‌گفتند؟

بله؛ برکناری آقای متکی در سفر از سمت وزارت نشان داد که ناهماهنگی وجود دارد.

زمانی که آقای متکی سنگال بودند؛ شما کجا بودید؟

من تهران بودم.

به شما گفتند که آقای احمدی نژاد قصد دارند آقای متکی را برکنار کنند؟

نه، من هم از تماس ها و اس ام اس ها متوجه این موضوع شدم؛ برای اینکه از صحت آن اطمینان پیدا کنم با دفتر ریاست جمهوری تماس گرفتم و مطمئن شدم که بله این اتفاق افتاده است. روزی که آقای متکی برکنار شدند دوشنبه بود و روز سه شنبه من باید در جمع خبرنگاران حاضر می شدم و مطمئن بودم که یکی از سوالاتی که در این کنفرانس خبری مطرح خواهد شد بحث برکناری اقای متکی خواهد بود، هیچ کس اما از اصل قضیه باخبر نبود و من سعی کردم از طرق مختلفی متوجه ماجرا شوم ا بتوانم به درستی در این باره موضع گیری کنم اما هیچ کس اطلاعات و پاسخ مشخصی در این باره نداشت تا به ما منتقل کند؛  خاطرم هست که تا صبح بیدار ماندم و در این باره فکر کردم که باید چه جوابی به خبرنگاران داده شود.

با آقای متکی تماس نگرفتید؟

سعی کردم با خود ایشان تماس بگیرم ولی جابه جایی آقای متکی در هواپیما برای سفر به ایران منجر به عدم برقراری ارتباط و مکالمه ما شد، صبح روز سه شنبه و نیم ساعت قبل از برگزاری کنفرانس خبری اما توانستم با ایشان صحبت کنم. پرسیدم تاچند دقیقه دیگر کنفرانس خبری برگزار می شود و قطعا یکی از سوالات خبرنگاران راجع به برکناری شما خواهد بود؛ آقای متکی گفتند خب چه جوابی دارید؟ گفتم که من یک جمله آماده کردم که به خبرنگاران بگویم و همان موقوع به اقای متکی گفتم که بسیار تشکر کردند و بنده رو دعا کردند.

این جمله چه بود؟

این بود که «نفس جا به جایی در کارهای اجرایی امری طبیعی است؛ آقای متکی سابقه خوبی داشتن و در هر پستی باشند منشا خدمات خواهند بود؛ برای ایشون آرزوی موفقیت داریم

بعد از آقای متکی آقای صالحی به وزارت خارجه آمدند، آقای ملک زاده هم که همان زمان وارد مجموعه شدند، چه کسی اعمال فشار کرد که آقای ملک زاده وارد مجموعه شوند؟

اطلاعی ندارم، من سخنگو بودم. اصلا نمیدانم اعمال فشاری در این زمینه بود یا نه.

شما سخنگو بودید، مگر می شود که اطلاعی نداشته باشید؟

بله خب من از این موضوعات به دور بودم و اطلاعی از آن نداشتم.

اغلب بر این باور بودند که آقای صالحی وصله جوری در وزارت خارجه نیستند؟

خب آقای صالحی اصلا تاکیدی هم نداشتند که شخصیت دیپلماتیکی دارند و همیشه می‌گفتند که استاد دانشگاه هستند. ایشان علاوه بر اینکه هم در داخل و خارج از کشور شخصیت محبوبی بودند بسیار هم شخصیت تاثیرگذاری داشتند.

فکر می‌کنید آقای متکی موفق‌تر بود یا آقای صالحی؟ شما با کدام راحت‌تر بودید؟

هردو.

نمیشود گفت که شما با هردو وزیر در یک سطح و به یک اندازه راحت بودید؟

من روز اول پس از آنکه آقای صالحی به وزارت خارجه منصوب شدند یک جلسه کوتاه با ایشان داشتم و به آقای صالحی گفتم که نه اصراری به ماندن در این سمت دارم و نه اصراری برای رفتن و می‌خواهم که دست ایشان برای آوردن نیروهای موردنظر خود به وزارت خارجه باز باشد. آقای صالحی البته همان موقع دست من را گرفتند و گفتند که تا وقتی من وزیر هستم شما هم سخنگو هستید.

زمانی که از دیوار سفارت بالا رفتند شما کجا بودید؟

اگر خاطرتان باشد قبل از این اتفاق مجلس تصمیم گیری هایی در خصوص کاهش روابط با لندن اتخاذ کرده بود و ما جلساتی را با نمایندگان مجلس داشتیم و نظرات کارشناسی خود درباره این موضوع را داده بودیم. قطعا سلسله اقدامات دولت انگلیس در امور داخلی ایران امر مناسبی نبود ولی خب سطح برخورد با این رفتار را باید وزارتخارجه تعیین می کرد. زمانی که قرار شد تجمع در مقابل سفارت برگزار شود از وزارت خارجه  استعلام کردند و وزارت خارجه نیز با تجمع آرام مقابل سفارت انگلیس موافقت کردند. اما وقتی بحث بالا رفتن از دیوار پیش امد داستان تغییر کرد. همان روز سالرزو شهادت شهید شهریاری بود و من می‌خواستم به توصیه آقای صالحی در این مراسم شرکت کنم، شهید شهریاری دانشجوی آقای صالحی بود و آقای صالحی تاکید کردند که بنده به دلیل اینکه چهره شناخته شده تری دارم با یک تاج گل در این مراسم شرکت کنم؛ ساعت 3 و نیم به سمت دانشگاه شهید بهشتی حرکت کردیم و من متوجه غیرطبیعی بودن خیابان های اطراف میدان فردوسی شدم و حتی اجازه تردد از میدان را نیز به ما ندادند و مسیر ما تغییر کرد.وقتی وارد دانشگاه شدم خبرنگاران شروع به پرسیدن سوالاتی راجع به انگلیس کردند که من پاسخی نمیدادم و در خصوص شهید شهریاری صحبت می کردم. کمی از مراسم گذشت که خبرنگاران با پرسیدن این سوال که نظرتان راجع به بالا رفتن نیروهای تجمع کننده از دیوار سفارت انگلیس چیست؟ مواجه شدم و خبرنگاران هم با تعجب شدید من مواجه شدند، من به سرعت بلند شدم  و به سمت ماشین رفتم و به دوستان معاون در وزارت خارجه تماس گرفته و قرار بر تشکیل جلسه فوق العاده شد زیرا وزیر خارجه فکر میکنم در سفر به عربستان به سر می بردند و در تهران نبودند. ساعت 6 جلسه فوق العاده تشکیل شد و معاونین حاضر در جلسه به اتفاق تصمیم بر این شد که موضع صریح و روشنی در این زمینه اتخاذ شود. این در حالی بود که می دانستیم ممکن است بعضی از دوستان در بیرون نظرات متفاوتی داشته باشند و حدسمان هم بر این بود که یک سری از جریانات از این تنش به وجود آمده حمایت می‌کردند.

کدام گروه‌ها؟

احساسم این بود که برخی از حریانات تند از حوادث سفارت انتگلیس حمایت می کنند و از این ماجرا نفع می‌برند. به همین دلیل یک بیانیه تنظیم کردیم و در آن اشاره کردیم که جمهوری اسلامی ایران و وزارت خارجه به اصول دیپلماتیک پایبند است و حفظ جان دیپلمات‌های خارجی و اماکن دیپلماتیک نیز بر عهده‌ی ما است. من چون حدس می‌زدم که ممکن است این بیانیه با تاخیر منتشر شود از همکارانم در اداره کل مطبوعات خواستم که این بیانیه را برای تمام خبرگزاری‌های خارجی فکس کنند و در تمام طول دوران سخنگویی من برای یک بار این اتفاق افتاد.

با آقای صالحی هم در این باره صحبت کردید؟

بله صحبت کردیم و ایشان هم مخالف بودند.

ماجرای کارمند سفارت ایران در برزیل چه بود و چرا آن موضع‌گیری اتخاذ شد؟

من در آن زمان اصلا ایران نبودم و موضع‌گیری که در این باره صورت گرفت از طرف من نبود. و متن بیانیه در حالی از سوی برخی از معاونین تدوین و منتشر شد که  من اصلا آن را تایید نکرده بودم و وقتی دیدم که در این بیانیه از اقدام این فرد دفاع شده است و آن اتفاق انکار شده است بسیار ناراحت شدم و به معاونینی که این متن را تدوین کرده بودند هم اعتراض کردم و تهدید کردم شاید موضع گیری درست را اتخاذ کرده و بگویم که آن موضع از طرف من نبوده است که البته این کار را نکردم.

با آن کارمند در نهایت چه برخوردی صورت گرفت؟

اخراج شدند.

آخرین سفر آقای احمدی نژاد به نیویورک با حواشی بسیار همراه بود و گفته می‌شد که افراد بسیاری هیئت دیپلماتیک را همراهی می‌کردند؟

من از اینکه چه کسانی هیئت ایرانی در سفر به نیویورک را همراهی می‌کردند خبر ندارم ولی عرف این هست که همسران دیپلمات ها در این سفرها هستند که برخی بودند و ما می‌دیدم.

عروس، پسر و یا نوه آقای احمدی نژاد و یا دیگر وابستگان معاونین هم بودند؟

من ندیدم.

مگر با یک پرواز نرفتید؟

نه.

حتی نشنیدید که چه کسانی در این سفر بودند؟

خب چرا یک سری از معاونین با خانواده آمده بودند.

مثلا چه کسانی؟

اسمشان رو نمیدانستم.

مگر میشود که اسم معاونین رئیس جمهور را ندانید؟

خب بعضی از همراهان را نمیشناختم.

خب کسانی که میشناختید چه کسانی بودند؟

آقای ثمره با همسرشان بودند، آقای ملک زاده و صالحی هم همینطور. من فقط این آقایان را دیدم.

مطالب پربیننده
آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب