امروز: شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ [2024/04/20]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 1184 تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰:۳۱:۱۰ قبل از ظهر نسخه چاپی

جواد افهمی در عصر تجربه مطرح کرد؛

نوشتن، روح آدمی را خراش می‌دهد و وجود او را می‌خورد/ هرچه به ذهن ‌آمدن و نوشتن لطمه بزرگی به رمان‌نویسی ما زده است

خبرایران جواد افهمی رمان نویس کشورمان گفت: نوشتن، روح آدمی را خراش می‌دهد و وجود او را می‌خورد. البته می‌گویم برای من آن چیزهایی که از دست دادم در برابر آنچه در نوشتن به دست آوردم، ارزشی ندارد.
نوشتن، روح آدمی را خراش می‌دهد و وجود او را می‌خورد/ هرچه به ذهن ‌آمدن و نوشتن لطمه بزرگی به رمان‌نویسی ما زده است

به گزارش خبرنگار خبرایران، بیست و هشتمین نشست عصر تجربه، عصر روز یکشنبه 22 دی ماه با حضور «جواد افهمی» نویسنده کشورمان ، علاقه مندان ادبیات و تنی چند از اصحاب در بنیاد ادبیات داستانی برگزار شد.

در این نشست «جواد افهمی» اظهارداشت: تجربه نوشتن موضوعی است که معمولا نویسنده تمایل دارد درباره آن حرف بزند. البته برخی از نویسندگان تجارب خود را می‌نویسند و برخی‌ها هم نه. من نوشتن را دیر شروع کردم، اما می‌توانم بگویم هر آنچه که تاکنون از من چاپ شده است همه آن چیزی است که طی 50 سال عمرم تجربه کرده‌ام.

وی تصریح کرد: به باور من نویسنده از هر طیف و طبقه فکری و رویکردی که باشد، برایند نوشته‌هایش برگردان زندگی خود اوست. البته منظورم این نیست که هر نویسنده زندگی خودش را می‌نویسد، اما در هر داستانی به راحتی می‌توان رد پای خود او را پیدا کرد و نخستین تجربه خود من در نوشتن ، نگارش رمان «سوران سرد» بود. درواقع «سوران سرد» برای من با شخصیتی ترکمن شروع شد که در دوران سربازی او را می‌شناختم.

افهمی  خاطرنشان کرد: من در شمال خراسان با ترکمن‌ها زندگی کرده‌ام و شخصیت یک ترکمن به خوبی برایم جا افتاده است. ذهنم روزها با او کلنجار می‌رفت تا در نهایت باعث شد رمان را بنویسم و شش دانگ حواس و روحم را درگیر رمان کنم. به طوری که حتی اگر الان هم تمرکز آن دوران را داشته باشم، قدرت بازنویسی سوران سرد دیگری را دارم.

وی عنوان داشت: اول قصد نداشتم این اثر را در قالب رمان ارائه کنم و بیشتر تمایل داشتم تا سوران سرد را به فیلمنامه تبدیل کنم. برای همین فیلمنامه آن را نوشتم و به بنیاد فارابی دادم و حق چاپ فیلمنامه را از من خریدند. بعد از آن از سال 84 شروع به نوشتن رمان کردم. رمان هم قرار بود توسط انتشارات ققنوس به چاپ برسد، اما در نهایت به سوره مهر واگذار شد. در واقع به من گفتند که داستان کتاب کمی ممیزان را حساس می‌کند. بعد از آن هم که آقای مومنی این کتاب را خواند و موجب شد که اثر چندماه دیرتر چاپ شد.  

 

این نویسنده در ادامه ابرازداشت: چاپ این اثر را مدیون مرحوم فردی هستم، اما هر بار برای اصلاحیه به ارشاد می‌رفت. به همین خاطر هر سه چاپش با هم تفاوت دارد و ایده‌ها و اتفاقات داستان‌هایم هنگام راه رفتن در ذهنم شکل می‌گیرد. اگر احساس کنم به هنگام نوشتن چیزی کم است، می‌دانم که دوباره باید برگردم و به راه رفتن‌هایم ادامه دهم. واقعا باید بگویم که گاهی برای در آوردن برخی شخصیت‌ها در کار می‌ماندم، اما کسی نبود که به من مشورت بدهد که باید چه کار کنم. یادم هست از خانه می‌زدم بیرون و در یک راهپیمایی شبانه از پونک تا پای کوه‌های فرحزاد در نیمه‌های شب پیاده‌روی می‌کردم و تنها درگیری من در آن زمان شخصیت‌های رمانم بود.

وی ادامه داد: اینکه یک شخصیت چطور به داستان وارد و چطور خارج شود از حیاتی‌ترین ماجراهایی است که نویسنده با آنها روبرو است. من در سوران سرد بیش از 20 شخصیت محوری داشتم و برای همه آنها پروسه ورود و خروج به داستان را با همین مشقت طی کردم. به نظرم در جایی از داستان، گاه نویسنده و اثرش طوری باهم تنیده می‌شوند که دیگر نمی‌شود به راحتی آنها را از هم جدا کرد. انگار داستان که جان گرفت، دیگر مهارش از دست نویسنده خارج می‌شود و البته او هم باید اجازه دهد رویا و عالم تخیل ترکتازی خودش را بکند.

افهمی  یادآورشد: نوشتن، روح آدمی را خراش می‌دهد و وجود او را می‌خورد. البته می‌گویم برای من آن چیزهایی که از دست دادم در برابر آنچه در نوشتن به دست آوردم، ارزشی ندارد. به اعتقاد من افق داستان آنقدر نامتناهی است که اگر روزی نویسنده خواست بنشیند و فقط از تجربیاتش استفاده کند، آن روز به طور حتم روز مرگش است.

این نویسنده درپایان گفت: به نظرم اینکه نویسنده همه حواس، ذهن و قدرت خلاقیت خود را به جریانی بسپارد که قرار است داستان را پیش ببرد، اشتباه است. البته گاهی پیش می‌آید نویسنده خود را به دست رویا و تخیل می‌سپارد؛ منتهی در نهایت قواعد، اصول چارچوب و نظم هستند که رمان را شکل می‌دهند. متاسفانه لطمه بزرگی که به رمان‌نویسی در کشور ما وارد شده است این است که برخی از نویسندگان، هرچه را که به ذهنشان می‌آید، می‌نویسند و تمایل ندارند آن را از یک صافی عبور دهند.

آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب