خبرایران : عبدالمهدی مستکین شاهنامه پژوه در نشست خبری سومین دوره جشنواره «شکوه شاهنامه» عنوان کرد که خوشنویسی مناسکی مانند آرامش روان، ذهن باز، فروتنی، دمسازی با عشق، محبت، پدرامی، فرهمندی، فروغ و فرزانگی دارد که اینها با هم جمع شد، شأن و صفا بر صدر مینشیند و اینگونه است که شما الف مینویسید و به سان قامت شمشادقدان میشود.
به گزارش خبرایران، نشست خبری سومین دوره جشنواره «شکوه شاهنامه» یادواره استاد بزرگ خط نستعلیق سلطانعلی مشهدی، در آستانه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر پرآوازه ایرانی، صبح روز چهارشنبه، 24 اردیبهشت ماه 1404 ، با حضور «هادی سیدخوانی» دبیر جشنواره شکوه شاهنامه، هاشم صحراگرد مدیر اجرایی، «حسین صالحی» مدیر ادبی، «مهدی نجاتی» مدیر برنامهریزی، «علی اشرف صندوقآبادی» علی شیرازی، میرحیدر موسوی، رسول مرادی و رضا زدوار اعضای شورای سیاستگذاری، عبدالمهدی مستکین شاهنامه پژوه، مازیار مصطفایی مدیر رسانه رویداد و اصحاب رسانه در سالن استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای نشست، عبدالمهدی مستکین شاهنامه پژوه به ایراد سخنانی درباره فرهنگ و هنر با ارجاع به ابیاتی از شاهنامه پرداخت و گفت: همه مدیران یونسکو به این اجماع رسیدهاند که زیباترین تعریفی که میتوان از فرهنگ داد، همین است که «فرهنگ، آرایشِ جان بُود و زِ گوهر گفتن آسان بود». بنگرید اگر این ابیاتِ نغز را خوشنویسان ما بنگارند، چه شکوهی به پا نخواهد شد؟ و آفرین بر این حُسنِ انتخاب که اسم جشنواره شکوه شاهنامه است. بسامد فرهنگ را در ابیاتی که خوانده شد، بنگرید. مفهوم و موضوعی که در این زمانه خِردکور، اندیشه کور و جان ستیز مورد غفلت است و تمام جهانیان به این واقفند که باید به سرچشمه فرهنگ بازگشت تا بشریت از این همه سبعیت و ددمنشی نجات یابد. از اینرو، عمل ارزشمندی است که بیاییم شاهنامه را که ستون و عمود فرهنگِ نازش خیز فرهنگ ایران زمین است، پاس بداریم. حکیم فردوسی، هیمالیای زبان، فرهنگ و اندیشهی ما ایرانیان است. از فراز ستیغ ستبر سخن فردوسی میتوان همه پهنهها را به زیبایی بنگرید. اگر فردوسی نبود، هرگز پیوستگی ما ایرانیان بدین شکل امروزه نبود.
او درباره ارتباط بین هنر خوشنویسی و شاهنامه عنوان کرد: یک خوشنویس زیبانویس همواره پیوند جانی با آنچه که حکیم فرمود «آرایش جان» دارد. در کتاب «آداب المشق» میرعماد حسنی دیباچه ای دارند که هوش از سر آدم میرباید و به روایتی پیرامون کتابت و مدح سلطانعلی مشهدی میپردازد. او میگوید خوشنویس ده خصوصیت داشته باشد به مقامات میرسد و ممکن است هر خوشنویسی آن را داشته باشد اما دو خصوصیت هست که هر کسی ندارد و آن «شأن» و «صفا» است. حکیم فردوسی میگوید باید دنبال شأن و صفا باشید. شأن و صفا چگونه به دست میآید؟ تا زمانی که با ده دیوِ درون درگیر نشوید و در آوردگاه به ستیز برنخیزید، شما به شأن و صفا نخواهید رسید. در هر هنری و در هر حوزهای اگر سر آن داریم که به مقامات برسیم، باید این ده دیو را به لگام کشید.
این شاهنامه پژوه افزود: دو دیو شاهنامه که همیشه در حال گردن فرازی هستند، آز و نیاز هستند. انسانِ آزمند، همیشه نیازمند است. هر جنگ، ستیز و کشتار که در هستی میبینید، محصول این دو دیو آز و نیاز است. و در ادامه میگوید انسانی که در او رشک و حسد باشد، هرگز به شأن و صفا نمیرسد. دیو کینه باشد، هرگز به شأن و صفا نمیرسد. حقیقتا کل شاهنامه که شامل ۶۰ شهریار است، ۹۵ درصد این شهریاران گرفتار دیو میشوند. فقط ۵ شهریار موفق میشوند از دام دیوها نجات پیدا کنند. این ۶۰ شهریار در سه وادی هستند: دوزخ، برزخ و مینو. دیو بر تو چیره شد، دوزخ و تو بر دیو چیره شدی، مینو. الآن زمان شکوه انسانیت است که برزخ ماست پس باید وارد کارزار ستیز با دیوهای درون شد و آن سان است که انسانِ وارسته پدید خواهد آمد. بر همین بنیاد، میخواهم بگویم که یک خوشنویس ارجمند همانند نِی است.
وی سپس تشابه نِی و خوشنویس را تشریح کرد: نِی دو ویژگی دارد که باید در خوشنویس باشد. برای دمیدن در نِی چه میکنند؟ ۶ سوراخ با درفش در آن ایجاد میکنند تا گرهها باز شود. انسانی که در آن مثل نِی گره دارد، نمیتوان در آن همچون نِی دمید. گرهها همان دیوها هستند. زمانی میتوانید همچون نِی زیبا بنوازید که مانند نِی بی گره باشید. به قول حکیم فردوسی، جمشید هفتصد سال خوب حکومت کرد تا اینکه دیوانه شد: «منی کرد آن شاه یزدانشناس/ ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس». در پنج بیت، فردوسی از چندین «من» برای توصیف جمشید استفاده میکند و این مَنیت، باعث بدبختی ایرانیان شد. آنها دست به دامن ضحاک شدند. یک انسان بزرگ و والا همچون خوشنویس که دمِ او قرار است تا کبریا برود، باید خالی از من باشد. شگفتا از نِی!
مستکین در انتهای سخنان خود گفت: باید گفت کسی که وارد وادی خوشنویسی شده است، خوش به سعادت او! این را با بانگ بلند میگویم. چرا که هر کسی لایق آن نیست. خوشنویسی مناسکی مانند آرامش روان، ذهن باز، فروتنی، دمسازی با عشق، محبت، پدرامی، فرهمندی، فروغ و فرزانگی دارد که اینها با هم جمع شد، شأن و صفا بر صدر مینشیند و اینگونه است که شما الف مینویسید و به سان قامت شمشادقدان میشود.
علی شیرازی استاد خوشنویسی شاهنامه را گنجی لایزال دانست و گفت: شاهنامه ظرفیتهایی دارد که به ویژه در دوران معاصر باید از این گنج لایزال استفاده کنیم و به قول میرجلالالدین کزازی که فرمودند:«شاهنامه، قرآن ایرانیان است.» و این سخن گزاف نیست و یک واقعیت است. اگر بخواهیم تمام اقوام ایران صرفنظر از دین، مذهب و زبان، همه را در زیر یک چتر گرد هم آوریم، آن شاهنامه است چون مجموعهای از آداب و رسوم نهادینه شده در فرهنگ ایران است. همچنین، آرزوها، دلبستگیها و باورهای آنها را در خود دارد. از اینرو باید به این کتاب بیشتر پرداخت.
رضا زدوار نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در انجمن خوشنویسان ایران، بها دادن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به رویدادهای فرهنگی را از سیاستهای این وزارتخانه برشمرد و گفت: بها دادن به رویدادهای فرهنگی در سراسر کشور و حتی خارج از کشور از سیاستهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و چه بهتر که به شکوه شاهنامه و ادبیات فارسی بیش از پیش توجه شود. شکوه شاهنامه، یک مسیری است که میتواند همه کمی و کاستی صورت گرفته تا به امروز را جبران کند که بدانیم چرا ترکیه میرعماد را به نام خودش میزند یا در قونیه چنان میکند یا در جشنوارههای عربی، نستعلیق را در زیرمجموعه خودشان قرار میدهند. این حرکتی که شکوه شاهنامه در دو سال اخیر در زمینه هنر مقدس خوشنویسی و خط رویایی و زیبای نستعلیق باید انجام میدادیم را به تنهایی دارد انجام میدهد و باید روی آن سرمایهگذاری کرد تا هنر خوشنویسی ایران را بتوانیم بیش از پیش در قالب شعر حماسی به تصویر بکشیم.
میرحیدر موسوی مدیر انجمن خوشنویسان ایران درباره تاثیر جشنواره شکوه شاهنامه بر حوزه خوشنویسی خاطرنشان کرد: اگر آثار چهل سال اخیر خوشنویسی را بررسی کنیم، کمتر از اشعار فردوسی در خوشنویسی استفاده شده است. برگزاری این جشنواره باعث شد فردوسی دوباره بر سر زبانها بیافتد و جامعه خوشنویسی به اشعار فردوسی مراجعت کنند چنانکه آثار زیادی در این باره خلق شد. در دومین دوره شاهد بودیم که رکورد تمام جشنوارهها از لحاظ تعداد آثار شکسته شد و راجع به بحث کیفیت هم میتوان گفت. تعداد بیش از ۱۱۰۰ اثر ارسالی در دوره قبل نشان میدهد که مردم ما به فردوسی علاقه فراوانی دارند و اگر بحث فردوسی باشد، به آن بها میدهند و نقش خودشان را به خوبی ایفا میکنند.
رسول مرادی استاد خوشنویسی به عنوان سخنران پایانی پشت تریبون قرار گرفت و گفت: فرهنگ و هنر جانِ جامعه است و از این جهت، خوشحالم که شکوه شاهنامه هر سال دارد بالنده تر میشود. من این رویداد را مثل نوروز میبینم که نمیتوان نبودنش را تصور کرد. به اعتقاد من، شکوه شاهنامه باید همیشه باشد به عنوان حرکتی که برای شاهنامه و زبان فارسی دارد انجام میشود. این کاری است که از دست ما برمیآید. از نظر من و طبق برداشت خودم میگویم که خدا هم به زبان فارسی خیلی نظر داشت و آیهای در قرآن شریف به شرح زیر است:«اگر قرآن بر عجم نازل میشد، عرب بدان ایمان نمیآورد.» یعنی خدا هم بدش نمیآمد قرآن را به زبان فارسی بفرستد و ما از این آیه، چنین نتیجهای میتوانيم بگیریم. همچنانکه خارجی ها معتقدند زبان فارسی خوش لهجه و خوش بیان است. مثلا در هند، زبان فارسی بسیار فاخر است و اگر کسی به آن مسلط باشد، در آنجا همانند مهاراجه جایگاه خواهد داشت. از اینرو، من از دستاندرکاران جشنواره تشکر میکنم که دارند همه جای ایران را درگیر این شکوه شاهنامه میکنند و امیدوارم هر سال پررونق تر شود زیرا که زبان فارسی، چنین اقتضایی را میطلبد. مولانا، سعدی، حافظ و فردوسی از مفاخر این زبان هستند و اینها در هر زبانی باشند، آن زبان را برای همیشه بیمه میکنند. باید عرض کنم که من خوشحالم که زبانم فارسی و خط من، نستعلیق است.
پس از پایان بخش پرسش و پاسخ، پوستر سومین دوره جشنواره شکوه شاهنامه با طرحی از مازیار مصطفایی، پسزمینهای از آثار برگزیده دوره دوم رویداد و با تایپوگرافی حسین صالحی استاد خوشنویسی رونمایی شد.