امروز: شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳ [2024/10/12]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 60123 تاریخ انتشار: جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰:۵۰:۱۰ قبل از ظهر نسخه چاپی

به همت اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب برگزار گردید؛

نشست سیاست خارجی و نظام بین‌الملل در مکتب امام خمینی (ره)

خبرایران : رئیس سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) گفت: سیاست خارجی امام(ره) آرمان‌گرایی واقع‌نگر بود. مقام معظم رهبری وفادارترین شخصیت به این سیاست خارجی امام هستند و تبلور آن را در بیانیه گام دوم انقلاب می‌بینیم.
نشست سیاست خارجی و نظام بین‌الملل در مکتب امام خمینی (ره)

به گزارش خبرایران از روابط عمومی سازمان «سمت»، به همت اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، سلسله نشست‌های مکتب امام و گام دوم انقلاب اسلامی، به مناسبت ایام رحلت جانگداز رهبر کبیر انقلاب اسلامی از 9 تا 18 خردادماه برپا گردید. در نهمین نشست از این سلسله نشست‌ها، نشست سیاست خارجی و نظام بین‌الملل در مکتب امام خمینی(ره) با حضور حجت الاسلام والمسلمین داود مهدوی‌زادگان رئیس سازمان «سمت» و دکتر مجید عباسی رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و با دبیری دکتر محمد رجبی دبیر اندیشکده جبهه مقاومت و روابط بین‌الملل اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، در روز سه‌شنبه 17 خردادماه برگزار شد که در گزارشی از این نشست ارائه می‌شود.

در ابتدای این نشست رجبی ضمن خیر مقدم به حاضران در نشست، عرض تبریک بابت آغاز دهه کرامت، موضوع جلسه را سیاست خارجی و نظام بین‌الملل در مکتب امام خمینی (ره) و نسبت آن با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بیان کرد.

وی افزود: رهبری در بیاناتی به مناسبت سالگرد ارتحال امام، از مکتب و درس‌های امام به عنوان نرم‌افزار واقعی گام دوم انقلاب یاد کردند. 

دکتر عباسی سیاست خارجی مد نظر حضرت امام(ره)، سیاست خارجی آرمان‌گرای واقع‌بینانه دانست و افزود ایشان در عین اینکه آرمان‌های اسلام را مد نظر داشتند، در جاهایی آن را با واقعیت‌ها تطبیق می‌دادند. 

وی با بیان اینکه اولین اصل سیاست خارجی امام، حفظ نظام است، گفت: مسئله حفظ امنیت و تمامیت ارضی در صدر منافع ملی، اهداف و اصول سیاست خارجی همه دولت‌ها است. ایشان حفظ ایران را به عنوان ام القرای جهان اسلام از اوجب واجبات می دانند، حتی حفظ ایران را مهم‌تر از حضور ما در بخش‌هایی از جهان اسلام می‌دانند. 

این استاد دانشگاه بیان کرد: پذیرش قطعنامه 598 علی رغم میل باطنی امام، حاکی از این است که امنیت ملی برای ایشان بحث مهمی بود. یا در سال 61 با جمله معروف راه قدس از کربلا می‌گذرد، نیروهای سپاه قدس را از لبنان فراخواندند. این جمله حاکی از این بود که اولویت حفظ ایران بسیار مهم است. 

عباسی با اشاره به اینکه دومین اصل، اصل عدم تهعد است که به شکل عامیانه در شعار نه شرفی نه غربی نمود پیدا می‌کند، تصریح کرد: اصل سوم، اصل مبارزه با ظالمین و حمایت از مظلومین است. این نگرش در موضع‌گیری‌های ایشان در مبارزه با نظام سلطه و حمایت از مستضعفین هم قابل مشاهده است. یا صراحت ایشان در اعلام وجود اسلام آمریکایی در برخی کشورهای اسلامی و محکوم کردن سران این کشورها مثل مصر و عربستان سعودی مشخص است. 

این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش بیان کرد: اصل چهارم توجه به قدرت نرم انقلاب اسلامی است. ایشان استفاده از ابزارهای نظامی و اقدامات فیزیکی را در صدور انقلاب رد می‌کنند، البته ایشان با قدرت نظامی را به عنوان پشتوانه سیاست خارجی موافق بودند. رویکردی کاملا فرهنگی و سیاسی داشتند، چون معتقدند انقلاب اسلامی معرف آرمان‌های ملل محروم و مسلمان است و مورد طبیعی مورد پذیرش قرار می‌گیرد پس نیازی به قدرت نظامی ندارد. در واقع ایشان قبل از «جوزف نای» که نظریه قدرت نرم در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل را مطرح کرد، این موضوع را عنوان کرده بودند. تبلور این قدرت نرم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی در صدور انقلاب مشاهده می‌کنیم. 

این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: اصل پنجم بحث ضرورت همبستگی و انسجام دولت‌ها و ملت‌های اسلامی است. ایشان معتقدند که در تنها در سایه وجود تفرقه و اختلاف در بین مسلمین، قدرت های سلطه طلب امکان سلطه بر مسلمین را پیدا کردند. ایشان عامل اصلی ایستادگی رژیم صهیونیستی در مقابل اعراب را ناشی از همین تفرقه می دانند. متأسفانه دشمنان جهان اسلام هم به درستی از این مسئله هم در ایجاد تفرقه بین دولت های مسلمان و هم بین ملت های مسلمان استفاده کردند. 

رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: اصل ششم تاکید بر اصل همزیستی مسالمت‌آمیز و روابط عادلانه است. ایشان با تأکید بر حفظ استقلال نظام ارتباط با خارج کشور و برقراری ارتباط با سایر کشورها به جز رژیم صهیونیستی و رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را توصیه می‌کردند. ایشان تصریح داشتند نمی‌خواهیم در کشوری زندگی کنیم که از دنیا جدا و منفک باشد. 

عباسی در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) بر اصل احترام متقابل و عدم دخالت در امور یکدیگر در سیاست خارجی تأکید داشتند، گفت: ایشان معقدند که روابط باید احترام‌آمیز و توام با احترام متقابل باشد. بنابراین در مسئله آمریکا و قطع رابطه با آمریکا ایشان مثال گرگ و میش را مطرح می‌کنند و معتقدند که تا زمانی که این رابطه، رابطه گرگ و میش است و آمریکا نمی‌خواهد با احترام متقابل با ما رابطه برقرار کند.

وی افزود: اصل هفتم، تأکید بر حسن همجواری، تقویت همکاری با همسایگان و اولویت دادن به جهان اسلام در توسعه روابط است. در بحث صدور انقلاب هم می فرمایند ما اساسا دنبال دخالت در امور داخلی هیچ کشوری نیستیم ولیکن نمی توانیم جلوی امواج انقلاب را هم بگیریم. اصل هشتم، بحث تقویت قدرت نظامی است که آن را پشتوانه سیاست خارجی و بازدارنده در مقابل قدرت‌های بزرگ می‌دانند. 

وی تصریح کرد: اصل نهم هم ورود دین به عرصه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل است. نظریات روابط بین الملل مثل واقع‌گرایی، آرمان گرایی بعد از ورود امام به این عرصه نتوانستند سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تحلیل کنند چون یک دیدگاه مادی گرایانه و غیردینی داشتند. 

در ادامه این نشست، رجبی اظهار کرد: آقای دکتر مهدوی زادگان در سال 93 مطلبی از شما تحت عنوان دولت مکلف از مفروضاتی از اندیشه امام استوار شده بود، چاپ شد، آیا نسبتی بین این نظریه و نظریه نظام انقلابی که رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب مطرح کردند وجود دارد؟ و اینکه به نظر شما آیا فقه سیاسی می‌تواند پاسخ‌گوی مسائل سیاست خارجی ما بر مبنای اندیشه‌های امام باشد؟

مهدوی‌زادگان در پاسخ با تسلیت سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) و تبریک دهه مبارک کرامت، گفت: از سؤال فقه سیاسی و پاسخ‌دهی آن به مسائل سیاست خارجی شروع می‌کنم. پاسخ به این سؤال از جهاتی خیر و از جهاتی بله است. اگر از نگاه فقه رایج به آن بپردازیم، پرداختن به سیاست خارجی در فقه سیاسی موضوع غریب و بعیدی است و این امکان وجود ندارد. اما اگر بخواهیم در دستگاه فقهی امام و به تبع ایشان رهبری بررسی کنیم می‌بینیم که خیلی خوب و روشن و شفاف این سیاست خارجی دیده می‌شود. 

وی با بیان اینکه یک تحول در فقه امام لازم بود که اتفاق بیفتد که سیاست خارجی در آن دیده شود، گفت: آن تحول هم این بود که اساسا مفهوم دولت وارد دستگاه فقهی امام می‌شود، البته در استاد ایشان مرحوم شاه‌آبادی هم این تفکر وجود دارد، اما تا زمان امام دولت در فقه حضوری جدی نداشته است و این حضور در دستگاه فقهی امام اتفاق می‌افتد، حتی در فقه مشروطه که مرحوم نائینی مطرح کردند دولت یک حکومت مستبد است و مفهوم سیاست خارجی اسلامی در آن مشاهده نمی‌شود. 

رئیس سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) در ادامه سخنانش با بیان اینکه در دستگاه فقهی امام خمینی ولایت یا دولت از ذیل مفهوم ولایت اب وجد بیرون می‌آید، تصریح کرد: به عبارتی جای رأس و قاعده عوض می‌شود. در یک دستگاه فقهی رایج اصل ولایت اب وجد و ذیلش ولایت فقیه دیده می‌شود. در دستگاه فقهی امام خمینی(ره)، اصل ولایت فقیه و ولایت اب وجد ذیل ولایت فقیه تعریف می‌شود.

وی افزود:وقتی این اتفاق می‌افتد ظرفیت پرداختن به مسائل بزرگ‌تر مثل روابط خارجی، امنیت، مالیات و بودجه ایجاد می‌شود. لازمه پرداختن فقهی به سیاست خارجی این است که در ابتدا در فقه تحولی موضوعی رخ دهد که این تحول در دستگاه فقهی امام رخ داد. همان طور که فرد یا جامعه موضوع احکام تکلیفی فقه است، دولت هم کنار این دو به عنوان موضوع سوم مکلف قرار می‌گیرد. یکی از تحولاتی که به دنبال این فضیه پیش می‌آید، مفهوم حفظ نظام است. 

مهدوی‌زادگان بیان کرد: در دستگاه فقهی رایج قبلی مقصود از نظام، نظام اجتماعی بوده است و منظور از حفظ نظام این بود که جامعه از هم نپاشد و این شامل نظام سیاسی نمی‌شد و قرار بود چهار اصل جان، مال، ناموس و دین حفظ شود، اما وقتی وارد دستگاه فقهی امام می‌شویم حفظ نظام گسترش پیدا کرده و به سطح نظام سیاسی می‌رسد، البته حفظ نظام سیاسی در جایی مطرح می‌شود که یک دولت اسلامی شکل گرفته باشد. 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه این دستگاه فقهی آنچنان قدرت داشت که توانست هژمونی گفتمان مدرن و نظام بین‌الملل را در جهان اسلام و سطح بین‌الملل به عقب براند، گفت: حتی روشنفکران داخلی هم ادبیات غربی‌ها را پذیرفته بودند. آقای داریوش آشوری در کتاب ما و مدرنیت مقاله ای در بحث جهان سوم دارند. در آنجا کاملاً در توجیه این که چیزی به نام جهان سوم امری پذیرفتنی است تصریح می‌کند، اما امام این ادبیات را برهم زدند و الآن ما در چارچوب نه شرقی نه غربی صحبت می‌کنیم. 

وی تأکید کرد: اندیشمندان غربی ورود یک اندیشه جدید به نظام بین الملل را زود متوجه شدند و پذیرفتند. از آن نگاه آرمان‌گرایانه این را کنار گذاشتند و معتقد بودند که باید واقع بین باشیم و به جهان غرب اعلام کردند که یک کنش‌گر قوی نوظهوری شکل گرفته و در نظام بین‌الملل حضور پیدا کرده است. منتها به دلیل علاقه ای که به تمدن غرب داشتند دلیل توجهشان این بود که از سایر متفکران می‌خواستند که این قدرت را ببینند و برای نابودیش چاره‌ای بیندیشند. مهم‌ترین شخصیتی که متوجه این موضوع شد «هانتینگتون» بود. مهدوی زادگان با اشاره به اینکه اساس نظریه برخورد تمدن‌ها که وی مطرح کرده بود این بود که این یک واقعیت است و داشت به غرب هشدار می داد که دیگران به گفتمان شرقی و غرب یا جهان اول و جهان سوم نمی توان روی نظام بین‌الملل سلطه پیدا کرد، گفت:  هانتینگتون  می گفت قدرت نوظهوری در حال آمدن است به نام اسلام سیاسی که همه شما را کنار خواهد زد.  جنگ تحمیلی هم بر همین اساس بوده است. این خصومت ورزی های فعلی و تحریم ها هم بر همین اساس است. 

مهدوی‌زادگان با بیان اینکه سؤال مهمی که مطرح می‌شود این است که سیاست خارجی امام چه ویژگی‌هایی دارد؟، تصریح کرد: به قول دکتر عباسی، سیاست خارجی حضرت امام، آرمان‌گرای واقع نگر بود. اگر آرمان‌گرایی و آرمان و واقعه را کنار هم قرار دهیم، چهار شکل در می‌آید. یک شکل واقع‌گرایی آرمان‌گرا، یک واقع‌نگری آرمان‌گرا و همچنین واقع‌نگری آرمان‌نگر و واقع‌گرایی آرمان‌نگر. 

وی افزود: بزرگترین شکل سیاست خارجی دینی این است که آرمان‌گرای واقع‌نگر باشیم. یعنی در ساحت نظر به آرمان‌گرایی توجه داشته باشیم. حالت آرمان گرایانه‌ای که امام در سیاست خارجی می‌دید این بود که می‌فرمود سیاست خارجی باید در جهت تعالی جامعه بشری باشد، یعنی هم سعادت دنیوی و هم سعادت اخروی را در نظر داشته باشد. در جواب وزیر خارجه شوروی هم می‌فرمایند که من می‌خواهم دری به جهان دیگر برای شما باز شود. این نگاه، نگاه آرمان‌گرایانه است که باید برای تعالی بشری و معنویت کار کنیم، اما در عین حال امام واقع‌نگر بود نه واقع‌گرا. اگر واقع‌گرا بود می‌شدیم همی سیاست خارجی غربی که هر روز با یکی دوست و با یکی دشمن هستیم و چیزی برای ما اصالت ندارد. اما در نگاه واقع‌گرایانه واقعیت‌ها را هم باید دید. با ملاحظه واقعیت‌ها آرمان‌گرایی محقق می‌شود. 

این استاد علوم سیاسی تصریح کرد: سیاست خارجه امام آرمان‌گرایی واقع‌نگر بود. در ساحت آرمانی، پدیده‌ها را ببینیم اما در مقام عمل واقع‌نگر باشیم. من تصورم این است که مقام معظم رهبری وفادارترین شخصیت به این سیاست خارجی امام هستند و تبلور آن را در همین بیانیه گام دوم انقلاب می‌بینیم. ایشان در ابتدای بیانیه گام دوم اشاره به تحول نظام بین‌الملل دارند و می‌فرمایند در گذشته جنگ بین قدرت‌های شرقی و غربی بود ولی الآن نظام بین‌الملل به نزاع بین اسلام و استکبار جهانی تبدیل شده است.

آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب