امروز: پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ [2024/04/25]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 5143 تاریخ انتشار: سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۳:۴۲:۱۰ بعد از ظهر نسخه چاپی

گزارش گاردین از غزه؛

زندگی عین مرگ است اما هنوز امید هست!/ مصر کلید ادغام اقتصاد غزه با دیگر اقتصادهای جهان

پاول میسون، نویسنده و خبرنگار انگلیسی طی گزارشی برای گاردین آنچه در غزه با آن مواجه شده را اینطور شرح می دهد: وضعیت جهان آنقدرها هم تعریفی ندارد که بتواند از دست رفتن جان یک میلیون و 800 هزار فلسطینی ساکن غزه را تحمل کند.
زندگی عین مرگ است اما هنوز امید هست!/ مصر کلید ادغام اقتصاد غزه با دیگر اقتصادهای جهان
به گزارش خبر ايران به نقل از گاردین، وی گزارش خود را اینطور ادامه می دهد: تمام هفته را از غزه گزارش داده ام و در میان موج کشته ها و زخمی هایی که روی چرخ دستی از برابر دیدگانم عبور می کنند، مردمی که به خشم آمده اند و شب هایی که زیر بمباران هیچ چراغی روشن نیست، به نتیجه ای رسیدم که انتظارش را نداشتم: غزه «کار می کند».

منظورم این است که با توجه به منابع، ارتباط با جهان خارج و زمان، این موجودیت سیاسی باریک می تواند کارکردی عادی داشته باشد. با شن های نرم، دریا و آسمان آبی، حتی می تواند به یک مقصد گردشگری تبدیل شود. همین حالا هم دارای سرمایه انسانی آموزش دیده و تحصیل کرده قابل توجهی است اما متاسفانه اکثر افراد متخصص، جراح بیماران زخمی هستند. هتل های نزدیک ساحل در شهر غزه خالی از مسافر است، در میانه دشمنی های فعلی، ماهیگیران شاید بتوانند با قایق هایشان تا 20 متری بندر بروند و در تور آتش بس های پرکنده ای که اعلام می شود، قایق های موتوری شان تا 100 متری بندر می رود.زندگی عادی حتی برای کسانی که پول و دوستانی در غرب دارند هم غیرممکن شده است.

صف هایی آب ایجاد شده و پمپ بنزین ها خالی شده است. اینترنت به طور متناوب قطع می شود و این جوانان را مانند هرجای دیگر کلافه می کند. من با دو زن ملاقات کردم که هر دو افراد تحصیل کرده ای بودند: طبقه بالایی آپارتمان شان با راکت های اسرائیل ویران شده بود و آنها را نیز به جهان صف های طولانی، بهداشت کم و بی خانمانی کشانده بود. یک کیف دستی گران قیمت باعث نمی شود که شما متفاوت از دیگران باشید. ارز رایج شکل است اما بیشتر توجهات به طلا است. فلسطینی ها ثروت خود را به صورت طلا و جواهرات ذخیره می کنند. حدود 250 هزار نفر بی خانمان شده اند و به یک مدرسه کوچک نقل مکان کرده اند تا در کنار الاغ ها بخوابند و انتظار کشیدن برای فرود آمدن خمپاره ها، هیچ ربطی به ذخایر طلای افراد ندارد.

غزه فعال است به خاطر مردم غزه اما پس از حملات اسرائیل در سال 09-2008، به جای ساختن فلسطین، تونل ساخته شده است. این تونل ها که کسی به درستی از طول و عرض شان خبر ندارد، برای ذخیره راکت های گردان قسام، شاخه نظامی حماس به کار گرفته می شود و استفاده دیگرش آوردن کالاهای ضروری به غزه طی هفت سالی بوده که این باریکه محاصر شده است.عجیب اینکه عمده ساعات روز به نظر می رسد هیچ حماسی وجود ندارد. پلیس هایی که وابستگی به حماس ندارند، نظم را برقرار می کنند، زنان بدون حجاب به آزادی زنان با حجاب کامل هستند و دو سوم این جمعیت جست و خیز می کنند، بازی می کنند و کشتی می گیرند- چون آنها کودک هستند.زمانیکه این جنگ به پایان برسد، هیچ اتفاق خوبی در غزه رخ نخواهد داد تا اینکه محاصره و ممنوعیت ها برداشته شود. در واقع باتوجه به اینکه 40 درصد مناطق شهری به دلیل ویرانی ها قابل سکونت نیست، ماه ها شاهد یک بحران انسانی گسترده خواهیم بود.

حل این بحران تنها کار سازمان هی غیردولتی نیست. روشی که برای حل این بحران به کار گرفته خواهد شد، نشان می دهد که آیا غزه می تواند نجات یابد یا خیر. آژانس کار و امداد سازمان ملل متحد (UNRWA) می گوید غزه بر لبه پرتگاه قرار گرفته است. بیمارستانی که من در آن بودم، 95 مجروح از انفجار و گلوله داشت و تنها از شش تخت مراقبت های ویژه برخوردار بود.منطق حکم می کند که یا موج کمک ها با مقیاسی بی سابقه وارد غزه شود یا مردم همین امروز راهی خارج شوند اما هفته ها بدون تغییر می گذرند. فلسطینان می ترسند که از بحران انسانی به عنوان روشی برای خارج کردن دایمی آنها از سرزمینی که به تسخیر اسرائیلی ها در آمده و نهایتا استقرار آنها در کمپ های مصر استفاده شود.من به کشورهای مسلمان دیگری هم رفته ام که مملو از محافظه کاری شدید، تحصیلات پائین و شک و تردید نسبت به غرب هستند. غزه یکی از آنها نیست. من دایما با افرادی با تحصیلات عالیه روبرو می شوم که به زبان انگلیسی صحبت می کنند، افرادی با رفتار دوستانه و شاد که با توجه به ترسی که شب ها بر شهر حاکم می شود، در نوع خود شگفت انگیز است. جهان آنقدرها هم افراد محترم و تحصیل کرده ندارد که بتواند هدر رفتن زندگی یک میلیون و 800 هزار فلسطینی را پشت نرده های آهنی و دیوارهای بتونی که برای غزه مرز تعیین کرده، تحمل کند.من تعداد دفعاتی که با جوانان 18 یا 19 ساله برخورد کرده ام که به جنگیدن و نظامی بودن خود افتخار نمی کنند را فراموش کرده ام.

زمانیکه از جوانان سوال می شود که شغل شان چیست اکثرا جواب می دهند «نجار». کار با چوب- نه فلز یا کامپیوتر- همان محدودیتی است که باعث شده جوانان در کارهای دستی مهارت کسب کنند.طبیعتا بسیاری از مردم در مواجهه با چنین ناامیدی، استعفا می دهند. «زندگی عین مرگ است» عبارتی است که از زبان جوانان شنیده می شود. کاملا منطقی است که برخی پیوستن به سازمان نظامی را انتخاب کنند اما خلاف آن، این کاردانی است که خانه ای را که نمای بیرونی اش فروریخته را بار دیگر سیم کشی کنند یا در میانه غبار ناشی از فرو ریختن یک خانه، روی فرش بنشینند و نان درست کنند.تنها دو مسیر اقتصادی برای بازگرداندن زندگی به غزه وجود دارد و با توجه به شدت درگیری ها، مسیر اسرائیل، مسیر اصلی نخواهد بود. مصر کلید ادغام اقتصاد غزه با دیگر اقتصادهای جهان را به دست دارد. این جامعه بی کس، فقیر و ویران به ضرب المثلی برای امکان ناپذیری و ناامیدی تبدیل شده است. اما هیچ کس به مردم غزه نگفته است. من آنها را پر از امید یافتم.

 
آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب