امروز: چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ [2024/04/24]
ما را در فیسبوک دنبال کنید ما را در توییتر دنبال کنید ما را در گوگل پلاس دنبال کنید خروجی RSS جستجوی پیشرفته سایت پیوندهای سایت
کد خبر: 3998 تاریخ انتشار: دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۷:۱۰ قبل از ظهر نسخه چاپی

اندیشکده «واشنگتن»:

حمله داعش به عراق، اعلام جنگ عربستان به ایران است

اندیشکده «واشنگتن» نوشت: حمله داعش به عراق، نشان‌دهنده جنگی گسترده در میان شیعه و سنی برای کنترل خاورمیانه است.احتمالاً جمله «مراقب آنچه آرزو می‌کنید باشید» می‌توانست یا می‌بایست توصیه واشنگتن به عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج‌فارس که از جهادگران سنی علیه بشار اسد در دمشق حمایت می‌کردند، باشد.
حمله داعش به عراق، اعلام جنگ عربستان به ایران است
 

به گزارش خبر ایران ، این هشدار در حال حاضر مناسبت بیشتری پیدا می‌کند، زیرا مبارزان تشنه به خون دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به شمال غرب عراق وارد شده، باعث فرار صدها هزار نفر از هم‌کیشان سنی خود گشته و در منطقه مرکزی شیعه‌نشین اطراف بغداد ایجاد رعب و وحشت کرده‌اند. مردم این مناطق به‌درستی حس کرده‌اند که در صورتی که پیشروی کاروان داعش متوقف نگردد، هیچ رحم و مروتی در کار نخواهد بود.
در طول سالیان، شکست نوری المالکی، نخست‌وزیر عراق، یکی از آرزوهای ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی بوده است. او که مالکی را مهره دست‌نشانده ایران می‌داند، از اعزام سفیر به بغداد خودداری کرده و حاکمان دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس همچون کویت، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و عمان را نیز تشویق به اتخاذ چنین موضعی کرده است. گرچه این کشورها (مخصوصاً کویت و قطر) در برابر القاعده در کشورهای خود، آسیب‌پذیر هستند، ولی اغلب چشم خود را بر حمایت شهروندان کشورشان از گروه‌های رادیکال مانند جبهه النصره، یکی از فعال‌ترین گروه‌های اسلام‌گرای مخالف بشار اسد در سوریه، می‌بندند.
ملک عبدالله که در حال حاضر برای تعطیلات در مراکش به سر می‌برد، تاکنون در مورد این تحولات، سکوت اختیارکرده است. او که بیش از ۹۰ سال سن دارد، علاقه‌ای به پیوستن به توییتر ندارد، ولی تحولات ایجادشده می‌تواند باعث کوتاه کردن مدت اقامت او و بازگشت به کشورش شود. بدون شک، او متوجه شده است که همانطور که سیاست عقب نشاندن ایران به واسطه سازمان‌دهی سرنگونی بشار اسد در دمشق توانسته نشانه‌ای از موفقیتی قریب‌الوقوع باشد، وقایع عراق نیز می‌تواند فرصت جدیدی محسوب شود.
این چشم‌انداز ممکن است بسیاری از ناظران را دچار اشتباه کند. در هفته‌های اخیر، گزارش‌هایی مبنی بر تمایل-البته با اکراهبرای ایجاد روابط جدید بین شورای همکاری خلیج‌فارس و ایران با میانجیگری امیر کویت که در سفرش به تهران و از طرف دیگر بازدید هیئت‌های تجاری و بازرگانی، منتشر شده است.البته شواهدی مانند نمایش موشک‌های چینی توسط عربستان که قادر به هدف قرار دادن تهران هستند و اعلامیه امارات متحد عربی، در مورد اجباری شدن خدمت سربازی برای جوانان، خلاف این مدعا را نشان می‌دهد.
فایده این قتل‌عام در عراق – اگر بتوان نامش را فایده گذاشت- این است که باعث روشن شدن موضوع شده است. در حال حاضر در این نمایش، پوشش ملی و هویت قومی نقش مهمی را ایفا می‌کنند. ولی تنش غالب، اختلاف بین اکثریت سنی و اقلیت شیعه در اسلام است. این پدیده توسط امثال داعش، در منطقه گسترده شده که به احتمال زیاد به مقابله با پشتیبانی مالکی از اسد نیز مربوط می‌شود. داعش ماشین کشتار بی‌رحمانه‌ای است پادشاه عربستان باید بیشتر از دیگر برادرانش مراقب باشد که از توهین‌های مذهبی مستقیم، دوری جوید. اما بدون شک، این همان تحقیر است که باعث و بانی عبارتی فاش شده از جانب او در ویکی‌لیکس گردیده:”قطع سرِ مار ". او با این عبارت، حکومت تهران را مدنظر قرار داده است. (تعصب همیشه در خاورمیانه وجود داشته است: مقامات دولت عراق برای نوع رفتاری که با ملتشان در پیش می‌گیرند، از مردم عراق خواسته بودند که شیعه یا سنی بودن خود را مشخص کنند.)
با وجود تلاش‌های بسیار، به ویژه از جانب واشنگتن که از ملک عبدالله خواسته بودند از قدرت کناره‌گیری کند، ولی او هنوز هم سرحال است، گرچه گاهگداری از اکسیژن استفاده می‌کند- همانند وقتی که باراک اوباما در ماه مارس با او دیدار کرد و در عکس‌ها مشخص بود که لوله‌های اکسیژن به بینی او وصل است. هنگامی که شیخ محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، که پس از سکته برادر بزرگ‌ترش حاکم کنونی امارات متحده عربی است با ملک عبدالله در تاریخ ۴ ژوئن دیدار کرد، پادشاه عربستان با هر دو دست با او دست داد. موضوعات مورد بحث افشا نشد، ولی از آنجایی که زاید در حال رفتن به قاهره بود احتمالاً باید مربوط به موفقیت عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور جدید مصر در انتخابات بوده باشد، که از جانب ریاض و ابوظبی، عاملی باثبات محسوب می‌شود. البته السیسی، امتیاز مثبت خود را به خاطر مخالفت با اخوان المسلمین، گروهی که اعتبار اسلامی خود را در تقابل با کشورهای پادشاهی عرب به دست آورده بود، ثابت کرده است. در حال حاضر عبدالله، زاید و سیسی سه تن از رهبران اصلی جهان عرب هستند. در واقع، مسیر آینده کشورهای عربی به این افراد (و جانشین ملک عبدالله) بستگی دارد.
 
برای کسانی که از این دسته‌بندی‌ها در جهان عرب گیج شده‌اند و کسانی که عبارت "دشمنِ دشمنِ من، دوست من است” را ابزاری محدود محسوب می‌کنند، مهم است که به شکاف حداقل حدودی، بین سنی و شیعه و تقسیم جهان عرب و ایرانیان توجه کنند. از لحاظ جغرافیای سیاسی، عراق – که اکثراً شیعه‌مذهب ولی در عین حال عرب هستند – پیوندبخش این دو جهان است. جنبه اضافی و اغلب گیج‌کننده که گرچه به لحاظ تاریخی سیاست اصلی عربستان را تشکیل داده است: تمایل به حمایت از اهل سنت افراطی خارج از کشور و جلوگیری از فعالیت آن‌ها در داخل عربستان است. از این رو، حمایت تسلیحاتی ریاض از اسامه بن‌لادن در زمانی که او رهبری جهادگران در افغانستان تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی را برعهده داشت، و مدارا با مبارزان چچن، بوسنی و سوریه، از آن جمله است.هنگامی که در سال ۲۰۱۱ شورش علیه بشار اسد گسترده شد و نگرانی ریاض در مورد برنامه هسته‌ای ایران افزایش یافت، وزارت اطلاعات عربستان به فکر راه‌حل افتاد و شروع به حمایت از سنی‌های مخالف، خصوصاً عناصر رادیکال‌تر نمود، این استراتژی به وسیله شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس اطلاعات و سفیر سابق در واشنگتن، ارائه شده بود. رهبری عملیات در ماه آوریل، هنگامی که بندر با ناامیدی آشکار در قبال رویکرد محتاطانه دولت اوباما استعفا کرد، تغییر یافت ولی به نظر می‌رسد که حمایت عربستان از مبارزان جهادی همچنان ادامه دارد. (عملیات داعش در عراق نوعی غافلگیری تاکتیکی در برداشت که بندر در فکر آن بود، اما هیچ مدرک مستدلی در این مورد وجود ندارد.)
در نبرد پرسرعتی که در حال حاضر شمال عراق را در برگرفته است، بسیاری از متغیرها دخیل هستند. گزینه انفعال از جانب واشنگتن، باید به خاطر سرنوشت بیست هزارغیرنظامی آمریکایی که هنوز در عراق باقی‌مانده‌اند، مورد بررسی قرار گیرد (گرچه ارتش آمریکا، مدت طولانی است‌که این کشور را ترک کرده است). قطر، فرصت‌طلب منطقه، به احتمال زیاد در حال بررسی گزینه‌ها، در حال تحریک رقیب منطقه‌ای خود، عربستان سعودی است، و در عین حال سعی دارد حساسیت ایران را برنیانگیزد. هنوز هیچ شواهدی از دخالت قطری‌ها و شیخ تمیم بن حمد آل ثانی که به تازگی جشن اولین سال به قدرت رسیدن خود پس از کناره‌گیری پدرش در سال ۲۰۱۳ را برگزار کرد، وجود ندارد. ممکن است او به واسطه سرزنش‌های آشکار، که از دیگر اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس پس از دخالتش در امور داخلی حکمرانیدیگر برادران خود دریافت کرد، متنبه شده باشد.
علاوه بر این، ممکن است دوحه به خاطر خشم ایران از ماجراجویی در عراق خودداری می‌کند. قطر که به تازگی به ۵ تن از رهبران طالبان در جریان مبادله بو برگدال پناهندگی داده است، به وضوح جایگاه خود را در اختلاف بین سنی و شیعه مشخص کرد.
سابقه تاریخی بالقوه مهمی در مورد معضل ریشه گرفتن داعش از عربستان سعودی وجود دارد ولی این کشور تمایل به تهدید پادشاهی خود به وسیله پیشرفت هرچه بیشتر این گروه ندارد. در سال‌های ۱۹۲۰، مبارزان متعصب مذهبی اخوان، که به ابن سعود برای تسخیر عربستان سعودی کمک کردند، بخش تحت‌الحمایه انگلیس در عراق و کرانه باختری رود اردن را نیز مورد تهدید قرار دادند. ابن سعود، پدر پادشاه کنونی عربستان، به انگلیسی‌ها برای قتل‌عام اخوان با هواپیماهای مجهز به مسلسل، اختیار تام داد، و هنگامی که اخوان او را در نبرد سبیلا، در سال ۱۹۲۹ تهدید کردند، شخصاً نیروهایش را برای خاتمه کار فرستاد.
چنین پایان شسته‌رفته‌ای، برای هرج‌ومرج در حال گسترش در دره رودخانه فرات، بسیار دور از تصور است. در این مرحله، رویارویی مستقیم بین نیروهای عربستان و ایران بسیار بعید به نظر می‌رسد، گرچه دخالت مستقیم نیروهای نظامی ایران را نیز نمی‌توان انکار کرد. آنچه روشن است اینکه، به نظر می‌رسد جنگ داخلی سوریه، با جنگ داخلی در عراق همراه خواهد شد. داعش در حال حاضر نامی برای قلمرو خود با عنوان خلافت شام مشخص کرده است. ممکن است لازم شود که واشنگتن نیز نام و همینطور سیاستی جدید برای این منطقه تعیین نماید.

آخرین اخبار
© استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع (خبرایران) مجاز می باشد.
طراحی، تولید و اجرا: دلتاوب