با کشیدن خیابان انصاری شرقی و طبیعتاً فروش تراکم تجاری در دو طرف خیابان عملاً معضل ترافیک قزوین حل نمیشود و تنها بار دیگر مانند خیابان انصاری غربی با از بین بردن بافت تاریخی شاهد حضور حاشیهنشینان در منطقه خواهیم بود.
به گزارش خبرایران، احسان دیزانی - مشاور مرمت و احیای بناهای تاریخی و فرهنگی و مدرس دانشگاه درگفتگو با مریم اطیابی خبرنگار هنرنیوز درباره بافت تاریخی قزوین و آسیبهای کشیدن خیابان انصاری در این بافت به گفتگو نشست که متن این گفتگو را درادامه می خوانید .
کشیدن خیابان انصاری شرقی چه توجیهی دارد؟
در طرح تفصیلی شارمند ۱۳۷۰ ه.ش خیابان. انصاری شرقی دیده شده است. انصاری شرقی در طرحهای جامع قبلی وجود نداشته و افق این طرح در سال ۱۳۸۰ه. ش به پایان رسیده است. در حالی که مدیریت شهری قزوین هنوز به دنبال اجرای این طرح است. مطالعات برنامهریزی شهری قزوین در پنجاه سال اخیر نشان داده که بیشتر طرحهای بالادست شهر از جمله طرحهای جامع تحقق پذیر نیستند و بیشتر دستآویزی برای خواستههای مدیریت شهری هستند. برای نمونه طرح نوسازی هادیآباد از برنامههای مورد تاکید همه طرحها و برنامههای بالادستی قزوین از جمله طرح جامع مسکون ۱۳۶۰ه.ش بوده است. بلوک هادیآباد یک بافت حاشیهای است که در اثر تاسیس شهر صنعتی و مهاجرت بیرویه به شهر قزوین ایجاد شده که اکنون در وسط شهر واقع است و تمام ویژگیهای یک بافت فرسوده را داشته و دارد. ریزدانگی، معابر باریک و ساختمانهای ناپایدار، کمبود تاسیسات بهداشتی و خدماتی و ... آمارهای بالای وقوع جرم، فقر فرهنگی در کنار فقر مادی در این بافت فرسوده وجود دارد. از سال ۱۳۶۰ مشاور طرح مسکون مشخص کرده که این منطقه باید به تملک مسئولان شهری درآمده و تبدیل به محیط مناسبی شود. اقدامات مدیریت شهری در طی این سی سال محدود شده است به ساخت چند بلوک مسکونی، آنهم در جایی که بیشتر آن فضای باز بوده است.سوال اینجاست اگر مدیریت شهری نگران اجرای طرح جامع است چرا گزینشی عمل میکند، و فکری به حال بافتهای فرسوده حقیقی مانند هادیآباد، آبگیلک و ... نمیکند. از این رو جریاناتی که باعث تمرکز و پیگیری تداوم تخریب بافت تاریخی قزوین و احداث خیابان انصاری شرقی است را باید جایی جدا از نگرانی برای اجرای طرح جامع جستجو کرد.
آیا کشیدن خیابان انصاری شرقی معزلات ترافیکی مرکز شهر را حل می نماید؟
قزوین بافتی شعاعی و ارگانیک دارد و در وهله نخست به نظر میرسد به دلیل حضور روز افزون خودرو نیازمند احداث خیابانهای جدید در بافت تاریخی است. اساس این تفکر در شهرسازی مدرن و به اوایل قرن بیستم باز میگردد، این تئوری کهنه مربوط به قبل از ۱۹۳۰ میلادی است ولی با تجربه اجرایی ایده مذکور و دریافت عملی مضرات آن از سوی کارشناسان در حدود سال ۱۹۶۰ میلادی، شهرسازان جور دیگری رفتار کردند و نهایتاًاحداث خیابانهای جدید در بافتهای تاریخی را ممنوع نمودند.
ایده کهنه مذکور در طرحهای جامع منعکس شد و متاسفانه تا به امروز نیز ملاک عمل قرار گرفته است.
خیابان انصاری شرقی با این توجیه که مسیر ترافیک شرقی- غربی را توسعه میدهد دارای توجیه است.این در حالی است که اثبات شده ایجاد مقطع عرضی وسیع باعث تقاضای سفر بیشتر است. به دیگر سخن دسترسی جدید برای خودرو و ایجاد کانال خودرو منجر به افزایش پذیرش خودرو میشود. از دیگر سو خودرو نامحدود است. هم اکنون با این همه معضل ترافیکی تعداد خودروها در ایران یک سوم استانداردهای مرسوم است! وای به روزی که بخواهیم طبق استاندارد تعداد خودروها را سه برابر کنیم. تازه این طبق استاندارد اروپاست اگر براساس استاندارد آمریکا بخواهیم خودرو داشته باشیم که باید تعداد به ۶ برابر فعلی برسد. البته به نظر من افزایش تعداد خودرو در ایران ربطی به رعایت استانداردها ندارد.
راه حل چیست؟
مسئولان میخواهند برای تردد خودرو در شهر تاریخی با تخریب، خیابانهای جدید احداث کنند! اما تا چه زمانی میخواهیم به این کار ادامه دهیم. برای حل این بحران بهترین چاره حمل و نقل عمومی برای همهی مراجعین به شهر تاریخی و دسترسی شعاعی از طریق رینگ حاشیهای شهر تاریخی برای خوردروهای خصوصی ساکنین است.این جواب هم برای ۵۰ سال پیش است نه الان.
من با یکی از مشاوران طرح جامع ترافیک قزوین درباره طرح انصاری شرقی صحبت کردم و گفتم طبیعتاًدو طرف این خیابان با عرض ۲۴ متر تجاری خواهد شد. این یعنی یک لاین خیابان عملاً از بین میرود و این کارشناس هم اذعان داشت که این اقدام با دادن تراکم کناره خیابان آن، باعث کاهش سرعت تردد شده و در نتیجه هیچ کمکی به حل ترافیک شرقی- غربی قزوین نمیکند.
اجرای این طرح چه چیز را از بین میبرد؟
نظام دسترسی محلات قزوین مرکز- محله است و بازار و مساجد این محلات را به هم متصل میکند. این شهر مبنایش معنوی است. تمام مراکز محل مسجد، امامزاده، حسینیه، یا سقاخانه دارد و تمام نقاط عطف شهر نقاط مذهبی هستند. اینها در سلسله ارتباطاتی به هم وصل میشدند که این ارتباط همچنان ادامه دارد. این بافت با چنین فضایی است که شخصیتها برجستهای را تحویل جامعه ایرانی داده است.
جالب است بدانید شورای عالی شهرسازی مصوبهای درباره شهر ایرانی- اسلامی دارد و ویژگیهایش را بیان کرده است. شهر ایرانی – اسلامی شهری است که بستر رشد یک انسان متعالی را فراهم میکند و شهر تاریخی قزوین این بستر داشته و در صورت حذف کوتهنگریها هنوز هم دارد. در بافتهای تاریخی قزوین خانه بزرگان معاصر ایران هست.خانه شهید رجایی، شهید بابایی، خانه آقای ابوترابی است. و قدیمترها خانه دهخدا و عارف قزوینی و میرعماد و ...با تخریب شهر تاریخی بستر تربیت انسانهای متعالی نابود میشود.
با تخریب انصاری غربی چه روی داد؟
با از بین رفتن بافت انصاری غربی امنیت مردم به خطر افتاد و بومیان محلی رفتند و قیمت زمینها افت کرد و به جای آنها افغانیها و حاشیهنشینها جایگزین شدند. در بافتی که افراد سرشناس ملی و بینالمللی تربیت کرده است چنین افرادی جایگزین شدند. در حال حاضر افرادی که شغل اصلی آنها جمعآوری نان خشک و ضایعات است در این بافت جایگزین شدند.
ظرف چند سال این اتفاق افتاد؟
بیش ازده سال از تکمیل این طرح نامیمون نمیگذرد و نظامِ سه تا از بهترین محلههای شهر و کشور شامل دیمج، قملاق و به خصوص سردار تخریب شد. با کشیدن خیابان انصاری غربی نظام ارتباطی به هم خورد و امنیت بافت از بین رفت.
حرف من این است
فقط چهار خشت تاریخی اهمیت ندارد، با تخریب بافت تاریخی فرهنگ شهر هم از بین میرود. از بین بردن بافت تاریخی قزوین در سطح ملی مایه شرمساری است. الان کنار هر خانهای یک چرخ نان خشکی قفل شده است. قبلاً در بافت انصاری غربی مردم مینشستند و شعرهای محلی می خواندند، خانمهای محل جمع میشدند و کودکان در خیابانها با امنیت بازی می کردند،در مساجد مردان و زنان حضور فعال داشتند. جایی که زیباترین مدارس و آب انبارهای ایران را در دل خود جا داده بود امروز با کمترین امنیت و کمترین اهالی بومی روزگار میگذراند.
جالب اینجاست
یکی از مسولین شهری قزوین جدیداً فرمودهاند ما بافت تاریخی شهر قزوین را در محدوده انصاری غربی که آن همه ارزش تاریخی داشت تخریب کردیم، بافت تاریخی انصاری شرقی که ضعیفتر از آن است. اگرچه این سخن آوردن عذر بدتر از گناه است ولی بافت تاریخی که جدیداً عزم بر تخریب آن گرفته اند تاریخی تر از بافت قبلی است. شاهد آن مسجد حیدریه مربوط به دوران سلجوقی، آرامگاه حمدا... مستوفی دوره ایلخانی و یا چهار تاقی آمنه خاتون است که از دیدگاه قدمت تاریخ گذاری برآن نمی توان کرد.
مخلص کلام بافت تاریخی محدوده اجرایی طرح انصاری شرقی تنها بلوک سالم شهر تاریخی قزوین است که تا به امروز از شر خیابانکشیها رضاخانی در ابتدای قرن حاضر یا تخریبهای طرحهای جامع در امان مانده است و مسئولین شهری با این اقدام ضد فرهنگی، خود را در کنار افرادی مانند رضاخان در تبعیتهای کورکورانه ضد هویتی، در خاطره شهر تاریخی قزوین جاودانه خواهند کرد.